داماد بیچاره شب عروسی فهمید چه کلاهی سرش رفته است!
داماد ساده لوح در شب عروسی متوجه شد که چه کلاه بزرگی بر سرش رفته و چه اشتباه بزرگی انجام داده است.
مرد جوان تا حدودی میتوانست حدس بزند که همسر آینده اش کمی از او بزرگتر است، اما هیچوقت سن واقعی او را حدس نمیزد و نمیدانست که زنی که قرار است با او ازدواج کند چند سال از خودش بزرگتر است.
جالب اینجاست که زن هم سن واقعی اش را از ترس اینکه یوشیتاکا از ازدواج با او پشیمان شود، فاش نمیکرد.
او زمانیکه با یوشیتاکا 29 ساله آشنا شد 54 ساله بود، اما به شوهر آینده اش گفت که 44 سال دارد؛ البته چهره جوان و پوست شاداب این زن، مرد جوان را به شک نمی انداخت تا اینکه پس از چند سال دوران نامزدی پایان یافته و زمان ازدواج فرا رسید.
این راز بایستی پیش از آنکه مدارک شخصی آن را فاش کند، توسط خود زن افشا میشد تا زندگی مشترک آنها درگیر بی اعتمادی نشود برای همین او تصمیم گرفت شب قبل عروسی حقیقت را با همسر آینده خود در میان بگذارد و بالاخره گفت که آنها 25 سال اختلاف سنی دارند و عروسی که فردا قرار است در مراسم کنارش بایستید، 25 سال از او بزرگتر است.
مرد جوان ابتدا کمی گیج شده بود اما بعد از چند ساعتی سکوت به عروسش گفت:
اصلاً سن واقعی تو مهم نیست، مهم خود تو هستی. بهتر بود این حقیقت را زودتر به من میگفتی تا اینهمه مدت دچار نگران نمیشدی.