بلایی که اگر گریه نکنید سرتان می‌آید

به گزارش منیبان، ممکن است شنیده باشید که گریه به معنی ضعف شماست، اما حقیقت این است که گریه،یک رها سازی است. اگر گریه نکنید، احساسات شما ممکن است سر ریز شود و شما را از خوشحالی دور نگه دارد. اگر گریه نکنید، بدن شما برایتان گریه می کند. اگر شما، خود را مجبور کنید که همه چیز ، و تمام کشمکش هارا نگه دارد و اجازه ندهید آنها را به بیرون از خود منتقل کند، به انفجار نزدیک خواهید شد و باید بدانید که ما برای غرق شدن در درون خود و احساساتمان و بروز ندادن آنها، طراحی نشده ایم.

ترس از نوع واکنش :

بقیه، چه چیزی در مورد شما می گویند یا آیا شما پس خواهند زد یا نه، باعث می شود که چیزهایی را که در درون خود نگه داشته اید، دیر یا زود خود را رها سازند. اگر گریه نکنید، شروع به رنج کشیدن می کنید، اگر گریه نکنید، غم و اندوه، ناامیدی، افسردگی و اضطراب را تجربه خواهید کرد. شما هر فرصتی دارید برای چیزهایی که نگه داشتن چیزهایی که اینگونه نباشند نگهداری آنها در درونتان، مسیری نیست که می خواهید انتخاب کنید .

اینجا یک مثال وجود دارد :به شریک زندگی خود بگویید که همیشه روی پاهایش را روی میز بگذارد. شما هرگز قبلا چیزی درباره این به او نگفته بودید زیرا می خواستید در ابتدا فکر کنید که این کار شما را ناراحت نکرده است. شما احتمالا شخص دیگری را سرزنش می کنید، شما ممکن است گاه به گاه احساساتتان را در اشکال خاص بیرون بریزید.، مثل "می دانی که من آن را دوست ندارم"،یا اینکه بگذارید با نگاهتان بفهمد که شما خوشحال نیستید.

اما این هیچ کاری برای شما انجام نخواهد داد. شما دوباره و دوباره همان گونه نگاه خواهی کرد، تا زمانی که سر هیچ چیز منفجر شوید. اشتباه بزرگ در اینجا ،تظاهر کردن است مانند چیزی که شما را ناراحت نمی کند، در زمانی که واقعا ناراحت میشوید، و نه در زمان ارتباط با آن. شاید شما بر این باورید که دوباره اتفاق نخواهد افتاد. با این حال، شما وارد یکی از بدترین اشتباهات می شوید:جهان انتظارات. بدن شما به شما می گوید که این کار درست نیست. اگر حفظ تمام احساساتتان در درونتان، تبدیل به راه زندگیتان شده، بدن شما شروع به ارسال علائم هشدار دهنده خواهد کرد. 

سردردهای تکراری، اضطراب، ناراحتی معده، اگزما یا هر کدام از انواع مشکلات ممکن است گریه ای باشد برای رسیدن کمک به چیزی در درونتان که به شما می گوید در درونتان چیزی خوب نیست. شما نباید آن را نادیده بگیرید. شاید شما نمی دانید که چه اتفاقی می افتد، چرا که از یک تجربه و اتفاق در گذشته می آید که شما حتی آن را به یاد نمی آورید. اما اگر زندگی شما محدودیت دارد، اگر اضطراب دارید یا اگر اغلب اوقات خوب نیستید و احساس خوشحالی نمی کنید، به بدن خود گوش دهید.

چرا هنگام ناراحتی باید گریه کنیم؟

عاقلانه است.از آن برای کشف هسته این مسئله استفاده کنید. بدن شما به هیچ وجه بدون دلیل واکنش نشان نمی دهد. بدن و ذهن شما به هم متصل هستند. اگر شما این مشکل را نادیده بگیرید، دلیل این مشکل را نخواهید یافت و بدنتان خودش نشانش میدهد. این حتی بیشتر و بدتر ادامه خواهد یافت.

اگر شما در قسمت های داخلی خود غرق نشوید و با چیزهایی که باعث صدمه زدن و نارحت شدنتان هستند، روبرو نشوید، دل درد عصبیتان تبدیل به اگزما خواهد شد، و اگزما تبدیل به یک چرخه مشکل دار میشود و آن چرخه مشکل دار به التهاب و ورم پوستی خواهد شد. همانطور که هشدارهای بدنتان را نادیده می گیرید، بدنتان تلاش برای نشان دادن مشکلات را ادامه می دهد تا زمانی که تمام آنچه که به عواملی که باعث نارضایتی شما می شوند، پایان دهید.

باورها، ضربه روحی و تجربیات

مشکلات شما اغلب ناش از اعتقادات، آسیب ها و تجربیاتی است که شما انتخاب نکرده اید و یا به ذهن خود راه داده اید. با این حال، همه آنها در واقع فرصت هایی برای باز کردن چشمانتان، یادگیری و از یاد بردنشان هستند.ترس از گفتن "نه" ممکن است از یک اعتقاد و یا یک تجربه بد باشد که از زمان کودکیتان تا به الان نگه داشته اید.

ترس بزرگ از گفتن آنچه شما احساس می کنید ، ممکن است به دلیل یک تجربه منفی و به علت کمبود عزت نفس پایین و عدم اعتماد به نفس باشد. در مقابل همه آنها تسلیم نشوید هیچ دلیلی برای پاک کردن آنها نیست. هر گونه شکست روحی و تجربه، فرصتی است برای تبدیل شدن به کسی که واقعا می خواهید باشید.

پس این را به یاد داشته باشید:

اگر شما گریه نکنید، بدنتان شروع به گریه کردن، خواهد کرد شروع به گریه کنید وقتی که نیاز دارید و بدن خود را از درد وانمود به تظاهر کردن خلاص کنید.