نامه سرگشاده به وزیر ارشاد: بیش از 150 فیلم سینمایی دپو شده، تنها 50 فیلم امکان نمـایش عمـومی یافتنـد
شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران نامه ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشتند.
به گزارش منیبان، متن نامه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شرح زیر است:
جناب آقای سید عباس صالحی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
باسلام و احترام
ضمن خوش آمد گویی شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران به روی کار آمدن دولت چهاردهم و حضور جنابعالی دراین موقعیت مهم فرهنگی و هنری و با گذر از دورانی پرادبار از مدیریت فرهنگی سه سال گذشته برخورد واجب دیدیم که کارنامه سه ساله این دوران را که سختی ها و معضلاتی را در روابط و مناسبات با جامعه فرهنگی و هنری پدید آورده است با هم مرور کنیم که البته پیامـدها و آثـار این تلخی های گذشته تا زمانی دراز بـاقی خواهد ماند و از خاطر اهل سینما زدوده نخواهدشد.
بی شک دریافت شیوه گذار شما از این دوران صعب و نحوه تعامل با اهالی فرهنگ به ویژه سینماگران جدای ازابهامات و طـرح پرسشهای بیشمار، دغدغه خاطر اصلی همه خانواده فرهنگ و هنر کشور است.
نیک می دانیم که به عنوان مدیریت ارشد فرهنگی از مشکلات و کارنامه پر خسارت و زیان بار ایـن دوران بخوبی "آنچه آگاهیـد، امـا شاید لازم باشد تا از دیدگاهی تخصصی تر و به طور مختصر "شرح "سینماگران بر گذشت "را هم بخوانید:
چکیده کارنامه معضلات رفته بر اهالی سینما در سه سال گذشته و حاصل مدیریت کلان دولتی این عرصه به شرح ذیل است:
_ تفویض اختیارات قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نهادهای غیرمسئول در ارزیابی آثار آنان
1_ عدم رعایت عدالت در حفظ کثرت تولید و گونه های متنوع سینمایی
۲ _ اعمال محدودیت های بی سابقه و حذف و بیکاری یکباره نیروهای مجـرب و حرفـه ای بخصـوص در گروههای
۳- مولفی چون تهیه کنندگان و کارگردانان
4 _ از بین بردن و به اضـمحلال کشـیدن عرصـه پرافتخـار تولید و عرضه داخلی و بین المللی سینمای ایران و دور کردن این عرصه از چرخه مناسبات فرهنگی بین المللی
5 _ اهمـال در واگذاری اختیارات تعریف شده و قانونی وزارت فرهنگ به صدا و سیما و ساترا
6_ گسترش بی رویه و عضوگیری چند هزار نفری صندوق اعتباری هنر به جریانهـای غیـر مـرتبط و کـاهش قدرت خدمات رسانی این بنگاه خدماتی اقتصادی
7 - تبعیض و بیعدالتی در تخصیص بودجه رسمی و بـه ورشکسـتگی کشـاندن جریـان اصـلی تولیـد و پخـش سینمای ایران
8 - تضعیف جایگاه قانونی صنوف و اتحادیه های صنفی
9 - تامین فله ای و غیر کارشناسی نیروی انسانی وزارتخانه
10 - ممنوعیت غیرقانونی فعالیت هنرمندان و آزادیهای قانونی مثـل ، ممنـوع الخروجـی ، ممنـوع الکـاری ، ممنـوعالمعامله شدن …
1 1 - تشدید و چند مرحله کردن نظارت و اعمال ممیزی های سخت و ناعادلانه
12 - ارائه آمار غلط غیر کارشناسی و غیر مستند که در مواردی منجر به سوء استفاده و سیاستگذاری های پرخطـا و پر خسارت کلان گردید.
… و اما پرسش اصلی این است: شما و مدیران فرهنگی دولت چهاردهم بـرای رفـع اثـرات سـوء ورود و دخالـت غیرقانونی نهادهای امنیتی و نظارتی و قضایی در حوزه فعالیتهای قانونی و حرفه ای هنرمندان و سینماگران چه تمهیداتی اندیشیده اید؟ . به عنوان مثال آیا با توجه به پاسخ روشن وشفاف ریاست جمهور به سوال خانه سینما در مورد حق و یـا امتیـاز اشتغال به حرفه ، در کارنامه کارگروهی که با مدیریت شخص وزیر دلت سیزدهم و متشـکل از نماینـدگان قـوه قضـاییه و وزارت کشور و نهاد امنیتی بعد از وقایع 1401 تشکیل ش بازنگری خواهید کرد؟ کار گروهی کـه شـتابزده بـا صدور بیشترین احکام ممنوع الکاری و حبس یک بهم ریختگی روحی روانـی و نابسـامانی اجتمـاعی و شکاف میان اکثریت جامعه سینمایی و حاکمیت را رقـم زدند. بی شک صدور چنین احکامی منجر به دلزدگی، سرخوردگی و یاس و نومیدی در بین هنرمندان شد. تلخـی مـاجرا اینجا بود که این سیر با صدور احکـام ممنـوع الخروجـی و ممنـوع المعاملـه شـدن در تنـگ کـردن عرصـه و محرومیت از حقوق بدیهی و اولیه شهروندی تکمیل میشد.
آیا رسیدگی به سیاستهای یک جانبه و عموماً اشتباه وزارت و مدیریت سینمایی سه سـاله گذشته که به ورشکستگی بخش عمده ای از سینمای بالنده ایران انجامیده ، در اولویت بندی و دستور کار شما قرار خواهد گرفت؟
کافیست تا نگاهی اجمالی به آمار سه ساله مدیریت پیشین و وارونه نمایی مدیران ارشد فرهنگی اینددوران بیاندازیم :
بنابر گزارش آمار اکران سال 1400، تعداد 44 فیلم دراین سال اکران شده که با 7 میلیون نفر تماشاگر در مجموع 159میلیارد تومان فروش داشته اند. واقعیت تلخ آنست که قریب به اتفاق این آمار تنهـا بـه فـروش گیشـه 4 فـیلم محدد می شود که به ژانر کمدی تعلق داشته اند و 40 فیلم بقیه همگی متضرر شده تا جایی کـه برخی حتـی بخشـی از سرمایه اولیه شان را نیز تامین نکرده اند.
در سال 1401 از بیش از 150 فیلم سینمایی دپو شده، تنها 50 فیلم امکان نمـایش عمـومی یافتنـد کـه بـا عبـور جامعه از معضل کرونا 14 میلیون و 300 هزار نفر تماشاگر داشتند و جمعاً 450 میلیارد تومان فروشثبت شـده است، اما در این سال هم تنها 9 فیلم توانستند به سود برسند و 41 فیلم متضرر شده اند.
در سال 1402 نیز 55 فیلم اکران شد وبا ثبت آمار 27 میلیون نفر تماشاگر که ازاین همه فقـط 12 فـیلم بـه سود رسیدند و 42 فیلم بی ثمر باقی ماندند . بیش از 180 فیلم سینمایی آماده نمایش در انبار بعد از سالهـا از اکران باز مانده اند با این حساب سرمایه گذاران و تهیه کنندگان یا به ورشکستگی کشیده شدند و یا اینکه از تداوم کار در حرفه مورد علاقه شان باز ماندند. همه اینها در شرایطی است که بر اساس آمار کسب شده عموم تهیه کنندگان سینمای ایران به طور متوسط هر 5 سال یک بار موفق به ساخت یک اثر سینمایی میشوند که این آمار در مورد تهیه کننده کارگردانان مستقل بـه ۱۰ تا 15 سال وقفه در تولید هم میرسد این یعنی یک بیکاری مطلق و فراگیر... در تمام این سالها مدیران ارشد وزارت و شخص وزیر با آماری خلاف واقع و با گفـتن بخشـی از واقعیـت و کتمان جزئیات آماری فروش گیشه ای را که چند محصـول دسـتچین شده حاصل شده را به عنوان موفقیت و آمار کلی سینمای ایران جا زده اند و چشم و گـوش خـود را بـر انبـوه تولیدات و ژانرهای سینمایی بسته اند. سینمایی که در مرز ورشکستگی و سقوط کامل قرار گرفته است...
بنیاد فارابی به عنوان اصلیترین نهاد حمایتی حاکمیت از سینمای ملی، به جای تخصیص منابع مالی به کلیت سینمای ایـران، بـا گشـاده دستی منابع مالی را در اختیار عناصر مرتبط با یک جریان سیاسی خاص و متمایل به دولت سیزدهم قـرار داده و البته دستاورد صرف میلیاردها تومان هزینه، تولید آثاری فاقد ارزش کیفی و اقتصادی شد. آثاری که نه در گیشه توفیق یافتند و نه در ارزیابی کارشناسی و منتقدین مورد تایید قرار گرفتند و نه جریان تأثیرگذاری را در سینما پدید آوردند. بررسی کارنامه بنیاد فارابی نشان می دهد که فیلمنامه ها و طرح های ارسالی سینماگران مستقل و جریان اصلی تولید با پاسخ های کلیشـه ای و از پیش تعیین شده ، به بهانه های واهی در جدول حمایت و تولید جـای نگرفتند! حتـی اگـرفیلمنامه ها مطابق با محورهای اعلامی این بنیاد نوشته نگاشته می شدند.
جنابعالی بی شک به اهمیت جشنواره فیلم فجر بعنوان میراث 40 ساله سینمای ملی ایران در بعد از انقلاب بخوبی آگاهید .سیاستگزاری و برنامه ریزی های دراز مدت مدیران ارشد فرهنگی از دهه 60 و همراهی خانواده سینما ، اقبـال مـردم و بازتـاب وسـیع رسانه ای را به همراه داشت و این باعث شد که جشنواره فیلم فجر از چنان جایگاه و منزلتی برخوردار گردد کـه جـدای از زمینـه سازی برای رشد و خلاقیت سینماگران به عنوان نهادی تعیـین کننـده در سیاسـت گـزار ی و جریـان سـازی فرهنگی سینما شناخته شود . تـا پـیش از ایـن ذائقـه سـینماگران و عمـوم مخـاطبین و منتقـدین متـأثر از جشنوارههای اروپایی و مجلات فرانسوی بود. جوایز جشنوارهارزش آکادمیک پیدا کرد . جشنواره فـیلم فجـر در ایام برگزاری آینه روزگار بود. تصویری تمام قد از وضعیت روحی و نشاط جمعی و شـور ملـی بود . تا جایی که جشنواره به شکلی ملی در مراکز استانی هم گسـترش یافـت. متاسفانه مدیریت به شدت سیاسی حوزه فرهنگ دولت سیزدهم در. رویکردی معنادار تمامی اعتبار و منزلت جشنواره را مخـدوش و بـی ارزش ساخت. انتصاب جوانی گمنام با هیچ سابقه روشن مدیریتی در عرصه فرهنگ، سایه گرایشی افراطی را بر سر تمامی وجوه این رویداد مهم انداخت . جشنواره ای که نماد سـرزندگی و وفـاق ملـی بـود محـور قهـر و تحـریم و جـدایی و بیانیه های تند و آتشین شد... نوک پیکان سـتیزه جویـان، دشمن و بیگانگان را فراموش کرد و این بار سمت خانواده فرهنگ نشانه گرفته شد. بی هیچ مقدمه ای از اولـین سال استقرار مدیران یکسونگر ، قهر جمعی خانواده فرهنگ با جشنواره تجربه شد و در عالیترین سطح ممکن به طرفه العینـی جشـنواره چهل ساله از رونـق افتـاد. سوت و کور و خلوت ... از سوی دیگر دستاورد مدیریت سیاسی این جوانان افراطی و جریان یکسونگر، حـذف و نابودی بخش بین الملل فجر هم بود . جشنواره ای که با حضور سینماگران مهم خارجی میرفـت تـا در رده جشنواره های مهم و قابل اعتنای جهان قرار بگیرد.
مهمترین دریچه ارتباطی سینمای ایران و جهان نیـز با یک تصمیم شتاب زده ، اینچنین کور شد..
… وحال پرسش اصلی اهل سینما اینست : مدیران ارشد فرهنگی کشور جدید برای رفع این خسارات و زیانهای فاحش چه تمهیداتی اندیشیده اند؟
حضور 40 ساله سینمای ایران در جشنواره های معتبر جهانی نماد توسعه فرهنگی کشور بود . دریافت بـیش از ۴۰۰۰ جایزه جهانی در چهار دهه رشد سینمای ملی نه تنها این سینما، بلکه گفتمـان فرهنگـی معاصـر را نماینـدگی کـرده اسـت . حضـور چشمگیر و خلاق سینمای ایران سند دسته اولی شد از پویایی و بالندگی جامعه ایرانی کـه در اوج بحـران هـا و مصائب و محدودیت ها ، همچنان در عرصه مناسبات فرهنگی جهان خلاق و سازنده حضور داشت. درخشش بـی همتای سینمای ایران در همه جشنواره هایرده اول جهان و دریافت پی در
پی و مستمر جوائز بین المللی باعث شد تا سـینمای ایـران در سطح جهانی ششمین کشور برگزیده و معتبر شناخته شود و در آسیا و خاورمیانـه مقـام نخسـت را دارا باشـد.
و اما این همه افتخارات جامعه و حاکمیت به چه سرنوشتی گرفتار شد؟، متاسفانه سیاستهای غلط و شتابزده مدیران مورد اشاره و سانسور شدید آثار سینمایی برای اولین بـار میـزان حضور بین المللی سینمای ایران را در این سه سال به مرز صفر رسانده است !.
جنابعالی و مدیران آینده زیر مجموعه تان آیا این میزان خسارت و لطمه و زیان استراتژیک فرهنگی را به جامعه ایرانی تصادفی و اتفاقی برمی شمارید؟
به باور ما این شرایط محصول یک مجموعه از ناکارآمدی ست، که فقدان دانش لازم، عدم تجربه مـدیریتی در سطح کلان، فقدان تعهد و تخصص لازم درمیان مدیران انتصابی، از مهمترین دلایل آن بشـمار مـی رونـد . مدیرانی که شایع است به وسیله یک جریان سیاسی مشکوک در سایه کنترل میشدند. مجموعه این عوامل باعث لطمه روحی شدید به هنرمندان و کاهش ظرفیت هـای هنـری و حرفـه ای سـینمای ایران گردیده است، تضعیف و تحقیر جایگاه سینماگران نواندیش و فرهنـگ دوسـت بـه رشـد و گسـترش تولیدات سخیف و کم مایه فیلم فارسی شتاب و رونق بخشیده تا مدیران ارشد فرهنگی در پشـت ارقـام میلیاردی فروش چند فیلم انگشت شمار پنهان شوند.
باید و نبایدهای پیش روی شما و مدیران آتی محترم تان بسیار است و چالشها بیشمار... اما با توجه به مواضـع روشـن رئیس جمهور محترم در پاسخ به 8 سوال خانه سینما طبیعتاً بایستی به عنوان یک دولت وفاق و دوستی و شفافیت، بسیار متفاوت از سیاستهای دوره گذشـته عمـل کنید. چه اینکه در اولین گام، رسیدگی عاجل و ممانعت از اقدام دولت سیزدهم درباره قانونی کـردن محـدودیت هـای حرفه ای سینماگران از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان »سند سینمای ملی «که بدون مشاوره و حضور اهالی دست اندرکار سینما واهل فن این حرفه تهیه شده، به حق مهمترین انتظار اهل سینما از وزیر و مدیریت فرهنگی دولت چهـاردهم اسـت . ایذاً رسـیدگی بـه ممنوع الکاریهای مکرر و گسترده، ممنوع المعامله کردن، ممنوع الخروجی های غیرقانونی ، تکریم و برگرداندن شأنیت هنرمندان و سینماگران، رعایت عدالت در حمایت و تشویق از گونه های متنوع سینمایی، عدمدخالت دولت در فیلمهای تولیدی پس از طی مراحل قانونی، از مهمترین انتظارات جامعه سینمایی است.
رسیدگی به موارد فـوق در مسـئولیت شـما بزرگـواران اسـت و شفاف سازی و روشن شدن ابعاد صدمات و زیانهای وارده و پذیرش مسئولیت رفع آنها میتواند نشانه ای از رفتار مدیریتی متناسب با شعارهای رئیسجمهور محترم باشد .همچنان که جامعه سـینمایی نیـز حـق پیگیـری قانونی موارد ذکر شده را برای خود محفوظ میداند.
با احترام
شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران