داورزنی:
اگر ولاسکو را هم مثل کی روش با وزیر طرف می کردیم، والیبال هم مثل فوتبال می شد
رئیس فدراسیون والیبال گفت: اداره مربیانی در سطح آقای کی روش، نه برای ما، برای خیلی از کشورها، ساده نیست. و این از ابتدا باید رعایت شود. از زمانی که ما مربی را به خدمت می گیریم و کار می کند برای اهداف ما و نتایجی که می گیرد.
به گزارش منیبان، محمدرضا داورزنی در گفتگویی در مورد وضعیت والیبال صحبت کرد که بخش هایی از این گفتگو را می خوانید:
شما تقریبا معروف ترین سرمربی ممکن را برای تیم ملی والیبال جذب کردید، چطور به این جمع بندی رسیدید که با آقای الکنو کار کنید و چطور ایشان این پیشنهاد را پذیرفت؟
نگاه ما به ایران این است که ایران تاریخ دار ترین کشور حال حاضر والیبال دنیا است. با یک تاریخ تمدنی 10 هزار ساله و شایسته بهترین ها است. این را جوانان و نوجوانان والیبالیست ما ثابت کردند. کشوری که در بین همه این اتفاقات چند ساله گذشته که دشمنان ما برای ما رقم زدند، می آید و قهرمان جهان می شود، یعنی شرایط ما در برنامه ریزی های ما و در اجرای برنامه های ما، مثل سایر کشورها نبوده است. ما در شدید ترین تحریم های طول تاریخ زندگی خود به سر می بریم. شدید ترین فشار اقتصادی را به مردم ما وارد کرده اند. بعد می رویم با خود این کشورها مسابقه می دهیم، کشورهایی که یک جورایی دولت هایشان با ما متاخصم هستند، در میدان ورزش که ورود می کنیم می بینیم که تیم ملی جوانان ما با مربی وطنی می شود قهرمان جهان. یا تیم ملی نوجوانان ما در 2017 با کادر کاملا ایرانی می شود قهرمان جهان با بچه هایی که این شایستگی را دارند که بر بام دنیا قرار بگیرند. تاکید می کنم که ما 222 کشور عضو فدراسیون جهانی والیبال داریم و 12 تیم به المپیک راه پیدا می کند. قدرت هایی که در گذشته طلای المپیک گرفتند، امسال موفق به حضور در المپیک نشدند. ولی تیم ایران با قدرت به المپیک رسید، نه با اما و اگر. با شایستگی هایی که داشت راهی المپیک شد. انتظار مردم این است که والیبالی که اینگونه توانسته است در دنیا خوش بدرخشد، بتواند خوب نیز نتیجه بگیرد. ما افتخار خواهیم کرد بتوانیم در آینده با مربی ایرانی و کادر کاملا ایرانی در میدان های المپیکی حضور داشته باشیم. اما با توجه به شرایطی که در والیبال داریم و با توجه به اینکه ما در سطح المپیک هنوز مربیان وطنی ما شرایطی دارند که نیاز داریم از دانش روز و تجربه مربیان حال حاضر دنیا بیشتر استفاده کنیم. در این المپیک تشخیص این بود با هم فکری که با سایر دوستان و کارشناسان داشتیم این بود که مناسب تر است که از یک مربی تراز اول دنیا استفاده کنیم که از این ظرفیتی که تیم ملی ما پیدا کرده است استفاده کنیم. خب در این المپیک تقریبا بیش از 50-60 درصد تیم، تیمی است که در المپیک قبلی حضور داشته است. یعنی تجربه حضور در المپیک را دارد. و تعدادی از نیروهای بسیار خوب ما در سطح جوانان به این تیم اضافه می شوند و نیاز به یک رهبری قدرتمندتر داشتیم که در المپیک بتوانیم تیم را رهبری و هدایت کنیم و بتوانیم در میدان المپیک به جمع 4 تیم برویم و روی سکو برویم. خب فردی که 3 المپیک را حضور داشته به عنوان سرمربی و در دو المپیک روی سکو رفته و هم طلای المپیک و هم برنز المپیک را دارد و هم در المپیک قبلی نیز جزو 4 تیم برتر بوده است، فکر می کنیم که از تجربه آقای الکنو با توجه به مدلی که در رهبری تیم دارد و سابقه ای که دارد، بتوانیم حداکثر استفاده را در این مقطع ببریم و تیم را متناسب با انتظاری که از تیم داریم و انتظاری که مردم از تیم دارند، بتوانیم در المپیک حاضر کنیم که باعث افتخار کشور و مجموعه هموطنان ما در سراسر دنیا شود.
بار قبل هم که ولاسکوی بزرگ را به ایران آوردید و یک جورایی دوست دارید که با شماره یک ها در والیبال کار کنید.
مجموعا نفراتی که تا الان فدراسیون والیبال با آن ها مذاکره کرده و رهبری تیم ملی را بر عهده داشتند، به جرات می توانم بگویم که همه جزو بهترین های دنیا بودند. چه آقای ولاسکو، چه آقای کواچ که الان سرمربی صربستان است، چه آقای لوزانو که بعد از اینجا به چین رفتند و یک سابقه قدرتمندی در والیبال داشتند و چه آقای کولاکوویچ که خب ایشان نیز چندین سال سرمربی صربستان بودند و الان هم با تیم های باشگاهی لهستان کار می کنند و حتی آقای زوران گائیچ که در سال 2007 به ایران آمد، الان رئیس فدراسیون صربستان شده اند و خب سابقه سرمربیگری در روسیه و ایران و صربستان را داشتند و با صربستان نیز در سال 2000 در المپیک سیدنی قهرمان شده بودند. فکر می کنم یکی از عواملی که ما توانستیم در بین تیم های قدرتمند دنیا رشد کنیم و بالا بیاییم، به تعبیر فدراسیون جهانی والیبال، رشد موشکی والیبال ایران، تصمیمات درستی بود که در مقاطع مختلف فدراسیون گرفت. اول یک خود باوری در تیم به وجود آمد. تغییر نگرشی که در دوران آقای ولاسکو به وجود آمد و الان نیز تیم ما به این خبرگی و خودباوری رسیده است که این شایستگی را دارد که در بین بهترین های جهان قرار بگیرد و الان 10-12 تا از بازیکنان خوب ما در اروپا دارند بازی می کنند و خوشبختانه این بازیکنان همواره جزو بهترین های تیم خود هستند. چه آقای موسوی که در لیگ ایتالیا بازی می کند، چه آقای میلاد عبادی پور که در لهستان است، چه امیر غفور. چه بازیکنان خوبی مثل جواد کریمی یا امیرحسین اسفندیار، چه جوان شایسته ارومیه ای ما، بردیا سعادت که در صربستان، هر هفته جزو بهترین های لیگ صربستان است. در کنار این ها، کاپیتان تیم ملی، آقای سعید معروف که امسال به بدشانسی لیگ چین خوردند که مسابقات شان دیر شروع شد ولی جزو بهترین های ایران و جهان هستند. و این افتخاری برای ایران است که جوانان این مرز و بوم در هر عرصه که وارد می شوند، با برنامه که وارد می شوند، جزو بهترین ها هستند. در حوزه های مختلف و ورزش هم یکی از آن حوزه ها است که نه تنها در والیبال بلکه ما در سایر رشته ها نیز استعدادهای خوب ایرانی را که در دنیا می بینیم، وقتی برایشان برنامه ریزی می شود و کار خوبی صورت می گیرد، همواره جزو بهترین ها هستند. این باوری است که در فدراسیون والیبال وجود دارد که باید در آسیا حرف اول را بزنیم و در دنیا نیز بین 4 تیم برتر دنیا باشیم. این یکی از استراتژی هایی است که فدراسیون والیبال برای خودش تنظیم کرده است و تلاشش این است که به آنجا برسد.
ولاسکو و کارلوس کی روش تقریبا در یک روز به ایران آمدند، اما شکی بر این نیست که کی روش مربی بزرگی است اما بین این دو، یکی شد ولاسکو که 24 ساعته در ایران کار می کرد و کی روش هم که سالی به 12 ماه یا مرخصی بود یا با فدراسیون و وزارت ورزش در تنش و درگیری بود. روز اول چه صحبتی با ولاسکو انجام دادید که در این مدت طولانی بدون تنش با هم کار کردید؟
ما قبل از آوردن آقای ولاسکو، ما همزمان در زمانی که ایشان را به خدمت گرفتیم، با 3 مربی در حال مذاکره بودیم. یکی از ویژگی های فدراسیون این بود که دلال کار نمی کردیم. مستقیما ما با صحبت هایی که با فدراسیون جهانی والیبال می کردیم و مشورت می کردیم، بهترین های دنیا را مورد بررسی قرار می دادیم و بعد وارد مذاکره می شدیم. ما در همان سال، در سال 2011-2012 همزمان با آقای پرندلی هم صحبت می کردیم. ایشان جزو مربیان خوب دنیا بود. با آقای آناستازی هم صحبت کردیم و در نهایت آقای ولاسکو را به جمع بندی رسیدیم که به ایران بیاید. طبیعتا وقتی شما یک مربی طراز اول دنیا را استخدام می کنید، اداره این مربی خودش نیاز به یک تدبیر دارد که بشود این مربی را در این سطح اداره کرد و مدیریت کرد. ما با ایشان قرارداد می بندیم و کارفرمایش می شود ما. طبیعتا وقتی از روز اول وقتی با یک مربی در این سطح کار می کنید، در مجموعه یک تعهداتی دارید و باید به آن ها عمل کنید. ما به عنوان فدراسیون و سرمربی نیز به عنوان طرف قرارداد ما که از ما دستمزد می گیرد و کار می کند، طبیعتا طوری عمل می کند که شما از ابتدا با ایشان صحبت کردید و کار کردید. نه ما بدقولی کردیم و نه مربی طرف مقابل بدقولی کرد. طبیعتا از ابتدا این ویژگی وجود داشت که آقای ولاسکو در خدمت فدراسیون والیبال بود و برای فدراسیون والیبال ایران کار می کرد. اگر قرار بود آقای ولاسکو را در ابتدای ورود به دفتر وزیر یا رئیس سازمان ببریم و آنجا قرارداد ببندیم و از ابتدا طرف حساب ایشان وزیر باشد، طبیعتا همین اتفاقاتی رخ می داد که برای فوتبال افتاد. ما از ابتدا با این نظریه مخالف بودیم که سرمربی تیم ملی بخواهد با بالاترین شخص ورزش کشور ارتباط برقرار کند. حتی در مورد تعاملش با رئیس فدراسیون نیز باید حد و حدود ها را رعایت کند. وقتی یک فدراسیونی مربی ای را در این سطح با آن قرارداد می بندد، آن مربی وظیفه دارد در چارچوب وظایف خودش هم حرف بزند و هم عمل کند. خارج از این وظیفه بخواهد قدمی بردارد، خلاف تعهداتی است که با فدراسیون امضا کرده است و نگذاشتیم که این اتفاق در فدراسیون رخ دهد. هم خودشان رعایت کردند و هم فدراسیون رعایت کند.فرقی نمی کند چه آقای ولاسکو بود، چه آقای لوزانو بود، چه آقای کواچ بود و چه آقای کولاکوویچ بود. همه این ها در چارچوب تعهداتی که داشتند، با ما کار کردند و حتی بعضی از این ها قبل از اینکه قراردادشان به پایان برسد، ما مجبور شدیم که قراردادشان را فسخ کنیم. چه آقای ولاسکو، چه آقای کولاکوویچ و چه آقای کواچ. بدون اینکه وارد مشکلات بین المللی بشویم، خیلی منطقی با این ها بحث مان را دنبال کردیم. از هم جدا شدیم با دوستی و یک رابطه خوب و الان هم با همه این مربیان رابطه خوبی داریم. و خط طبیعتا به دلیل نوع تعامل و رفتار دو طرفه ای بوده است که اتفاق افتاده. این جزو سیاست های کلی فدراسیون است که من فکر می کنم که نه تنها در والیبال، بلکه در هر رشته ای که بخواهیم با مربیانی در این سطح کار کنیم، از ابتدا باید حد و حدود خود را مشخص کنیم که افراد نه در کار هم دخالت کنند و نه اجازه داده شود که یک نفر فارغ از حد و حدود خودش، بخواهد کاری کند. کسی که مستخدم کشور ما است و از ما حقوق می گیرد، بخواهد همه ارکان کشور ما را زیر سوال ببرد و یک شرایطی را فراهم کند کند که در شان ایران نباشد.
البته کارلوس کی روش آن زمان می گفت که اگر من هم مثل ولاسکو با یک فدراسیون با برنامه کار می کردم، منم مشکلی نداشتم.
حالا این قضاوت را می گذاریم با دوستانی که بررسی و ارزیابی می کنند. اساسا فوتبال با والیبال خیلی متفاوت است، من نمی خواهم وارد عرصه مدیریتی فدراسیون فوتبال شویم. دوستان من در فدراسیون فوتبال خیلی زحمت کشیدند اما خب سبک و سیاقی که ما در والیبال داشتیم متفاوت بود با نوع برنامه ریزی هایی که در فدراسیون فوتبال بوده است. فوتبال اساسا متفاوت بود با اداره والیبال خیلی متفاوت است. و من فکر می کنم که دوستان ما نیز در فوتبال تلاش زیادی انجام دادند که کارشان را به نحو احسن انجام بدهند. نتایج خیلی خوبی هم تیم ملی فوتبال کسب کرد. اما طبیعتا اداره مربیانی در سطح آقای کی روش، نه برای ما، برای خیلی از کشورها، ساده نیست. و این از ابتدا باید رعایت شود. از زمانی که ما مربی را به خدمت می گیریم و کار می کند برای اهداف ما و نتایجی که می گیرد. این ها نکاتی است که فدراسیون از ابتدا باید در نظر بگیرد و این اتفاقاتی است که در والیبال در این 15 سال گذشته دنبال کردیم و سعی کردیم که به گونه ای عمل کردیم که بتوانیم به اهدافی که ترسیم کردیم، برسیم. ما برای خودمان وظیفه تعریف کردیم یا به تعبیری آرمانی را تعریف کردیم که رسیدنش خیلی سخت است اما چون این الزام را برای خودمان به وجود آوردیم که حتما باید به آن نتیجه برسیم، شما در تابلویی که پشت سر من هست توجه کنید، دقیقا مشخص شده است که ما در چه سالی باید به کجا و به چه اهدافی برسیم. تقریبا به جرات می توانم بگویم که همه اهدافی که از سال 2006 ترسیم شده بود برای والیبال کشور، به آن ها جامه عمل پوشیده شده است و الان می شود گفت که باید سقف پرواز مان را بلندتر کنیم و دنبال این هستیم که به سکوی المپیک برسیم. چیزی که اگر 15 سال پیش در کشور خواستید راجع به حضور در المپیک و سکوی المپیک حرف بزنید، کارشناسان به شما می خندیدند که اصلا امکان پذیر نیست. اما الان همه این را به عنوان یک برنامه ای که شاید همه به دنبال این هستیم که حتما تحقق پیدا کند، چون وقتی در این سطح از والیبال دنیا قرار می گیرید، دیگر اینکه برویم جزو 4 تیم برتر المپیک، جزو اهدافی است که از دید کارشناسان دست یافتنی است. چون عملکرد والیبال در این 10-15 سال را دیده اند که می توانیم این اتفاق را رقم بزنیم.
یک جورایی همان جمله معروف که گزارشگران ما می گفتند که آرزوی ما گرفتن یک ست از ژاپن بود که الان تبدیل به جوک و شوخی شده است.
حالا من این جوک را تکمیل کنم. من در بعضی از جلساتی که در آسیا دارم با این دوستان، بعضی از این کشورهای شرق آسیا، به من می گویند که ایران نمی تواند برود در قاره اروپا؟ چون به تعبیر خودشان تیم ملی والیبال ایران دست نیافتنی شده است برای کشورهای شرق آسیایی و این جزو بحث هایی است که بین ما در آسیا مطرح است. البته این را من بگویم که نباید خودشیفته باشیم و فکر کنیم که شرق آسیا متوقف شده است. ژاپن دارد خیلی خوب کار می کند و هزینه می کند و برنامه ریزی می کند. کره ای ها و چینی ها نیز همینطور و ما باید حواس مان جمع باشد و به این فکر نکنیم که چون در چند سال گذشته، چین و ژاپن و کره را همیشه بردیم، فردا باید در همه مسابقات همه این ها را ببریم. آن ها دارد خوب کار می کنند و برنامه ریزی می کنند و اگر ما غفلت کنیم، طبیعتا باز ژاپنی ها می توانند از ما سبق بگیرند. اما تلاش فدراسیون این است که با پشتوانه سازی و با کاری که دارد انجام می دهد، بتواند با همان سرعتی که ژاپنی ها دارند کار می کنند، ما هم با همان سرعت کار کنیم و اجازه سبقت گرفتن به کسی ندهیم.