عزم جدی برای تیشه زدن به ریشه استقلال!
استقلال این روزها شرایط خوبی در بخش مدیریتی ندارد.
به گزارش منیبان؛ یک هفته از مناظره مجادلهوار برنامه فوتبال برتر می گذرد. سوال اینجاست که برنده مناظره دلخراش دوشنبه شب برنامه فوتبال برتر چه کسی بود؟ رییس سازمان خصوصیسازی که یک حریف کاملا نابلد را به گوشه رینگ برد؟ یا مدیرعامل استقلال که شعارهای درون ورزشگاه آزادی (در حدود یک دهه پیش پس از قهرمانی استقلال در فصل 91-92) و همین اواخر در کمپ ناصر حجازی (پس از پایان بحران نتیجه نگرفتن) را دلیل محبوبیتش اعلام کرد؟ و البته چشمهایش را روی شعارهای این روزهای هواداران در ورزشگاه آزادی و اعتراض های هواداران در شبکه های اجتماعی به او و هیات مدیره استقلال بست. یا نکند برنده مناظره، پرویز خان مظلومی، عضو پیشکسوت هیات مدیره که بدون هیچ سابقه مدیریتی یک صندلی را اشغال کرده است، بود؟ که اول مناظره با توپ پر آمد ولی درست مثل روزهای حضورش روی نیمکت آبیها در لیگ برتر یازدهم، خیلی زود خلع سلاح شد و در ادامه مسیر برعکس را انتخاب کرد؟ مظلومی در لحظات حساس مناظره، تنها یک بیننده ساده بود!
واقعیت اما این است که برنده و حتی بازنده مناظره دوشنبه شب هفته گذشته، هیچ اهمیتی برای استقلال و هوادارانش ندارد. حتی با فرض حذف از لیگ قهرمانان آسیا که هنوز هم رسما اعلام نشده و مدیران فعلی و برکنار نشده باشگاه معتقد هستند، استقلال هنوز هم حذف نشده است، باز هم خطرات زیادی آبیها را بابت عدم پرداخت مطالبات استراماچونی تهدید میکند. بنابراین اینکه علی فتح الله زاده چند بار یک چک را نقد کرده از نظر حقوقی اهمیت دارد منتها اگر ده بار هم چکش را نقد کرده باشد، برای هواداران استقلال، اهمیتی ندارد. درست مثل گزارشهای قربانزاده که طبق ادعاهایش، استقلال بیپولِ فعلی، گاوصندوقی پر از پول بوده که توسط مدیران و آدمهای مختلف، خالی شده است. هواداران استقلال از این ماجراها زیاد دیده و زیاد درد کشیدهاند.
شاید لازم باشد دوباره تاکید کنیم چند بار نقد کردن چک ها توسط فتحاللهزاده و گزارشهای قربانزاده برای هواداران استقلال اهمیت ندارد. همانقدر که برای علی فتحاللهزاده، حذف از لیگ قهرمانان آسیا اهمیتی ندارد، برای هواداران استقلال هم بودن، ماندن یا رفتن فتحاللهزاده، محلی از اعراب ندارد. واقعیت این است، برای آنهایی که استقلال را دوست دارند، زندگی استقلال و آیندهاش مهم است. هیچ هواداری برای استقلال، کیسه ندوخته و برعکس بسیاری از کسانی که در این باشگاه در طی سالها آمده و رفتهاند، استقلال را برای استقلال میخواهد.جمله "تنها سرمایه یک باشگاه، هوادارانش است!" یک جمله کلیشه ای نیست. واقعیت تمام و کمال است. برای مردمی که با رنگ آبی زندگی میکنند، حالا دیگر خیلی چیزها رو شده و دیگر نمیشود مثل سالهای قبل با کارهای پوپولیستی و چند شعار لیدرها، گولشان زد. روی همان سکوهای ورزشگاه آزادی، میتوان دهها، مدیر کاربلد برای استقلال پیدا کرد که بلد باشد اصول اقتصادی را بدون داشتن مدرک! به زبان بیاورد و بداند بورس، چه بلایی بر سر مردم آورد و چقدر از آنها را به خاک سیاه نشاند و حالا هم دارد استقلال را به خاک سیاه مینشاند. واقعیت این است که استقلالِ فعلی جمع تناقضات است؛ یک تیم فوتبال که چشمنواز بازی میکند، هر حریفی را شکست میدهد و به حدی از اتحاد رسیده که «پول» برایش کمترین اهمیت را دارد و یک تیم بیرونی ناهمگون و دور از هارمونی خود تیم که خواسته یا ناخواسته، همه کار برای از بین بردن تیم اول میکند. می گویند این تیم دوم برای از راه به در کردن تیم اول حتی به سراغ کارهای بچگانهای مثل گرفتن اتاق سرمربی در کمپ تمرینی هم رفته و شاید سناریوی جدید دیگری در راه است. اتاقی که البته مدیرعامل برکنار شده قولش را به سرمربی داده بود و طبق اصول و روال باید مال سرمربی می ماند اما نماند و جرقه همه اختلاف ها از آنجا خورد و استقلال چندین مساوی و باخت داد.
می دانید اولین مصوبه هیات مدیره استقلال از روز روی کار آمدن علی فتحاللهزاده چه بوده؟ شایع شده تعیین مبلغ حقوق مدیرعامل جدید! اما آخرین مصوبه هیات مدیره استقلال چیست؟ تعیین رییس هیات مدیره! آیا محمد مومنی، پرویز مظلومی، حجت کریمی و بقیه اصلا میدانند مشکل استقلال چیست؟ خروجی جلسات هیات مدیره چیست؟ پوست موز و تخمه آفتابگردان است؟ اینکه استقلال رییس هیات مدیره داشته باشد یا نداشته باشد، چه کمکی به حل مشکلات مالی و غیرمالی آبیها میکند؟ اینکه فتحاللهزاده با وجود اعلام اینکه تا 31 فروردین هم نمیتواند بدهی استراماچونی را بدهد، در مقامش ابقا میشود را چطور باید هضم کرد؟ اصلا می تواند هضم شود؟ باور کنید با هیچ کمکهضمی هم هضم نمیشود!
برگشتن به لیگ قهرمانان آسیا؟ این ادعا چقدر برای هواداران استقلال آشناست. آنها 15 سال قبل را خوب یادشان است. همان روزگاری که امیر قلعهنویی مدعی شد دیر فرستادن لیست فقط یک جریمه مالی دارد. ولی استقلال از لیگ قهرمانان حذف شد و درست شب عیدی، بازی پوپولیستی رای دادگاه بین المللی ورزش برای بازگشت استقلال به لیگ قهرمانان راه افتاد و در نهایت هیچ اتفاقی نیفتاد. آیا استقلال به لیگ قهرمانان برگشت؟ نه! هوادار سرگردان نمیداند چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ! بین زمین و هوا مانده و نه تنها هوادار بلکه کادرفنی و بازیکنان تیم که باید برای دو جام بجنگند هم بین زمین و آسمان ماندهاند. یک ساعت خبر میآید استقلال حذف میشود و ساعتی بعد خبر میآید که استقلال فعلا وقت دارد و حذف نمیشود! این چه زندگی است که برای هواداران در فوتبال ایران درست شده؟ از همین دیروز هم خبرهایی درباره حذف احتمالی پرسپولیس منتشر شده و حالا هواداران قرمز هم نگران شدهاند. اوضاع خجالتبار است!
یک تیم فوتبالی به رهبری ریکاردو ساپینتو به علاوه جمعیت ملیونی هواداران استقلال در برابر وزارت ورزش و جوانان، شخص وزیر ورزش، هیات مدیرهای ناتوان در اوردن پول به باشگاه برای حل مشکلات و مقداری! مسئولِ ریز و درشت (مثل همانی که بعد از استعفای فتحاللهزاده به وزیر ورزش زنگ زد و احمد مددی را برای پست مدیرعاملی، پیشنهاد کرد) قرار گرفته است؛ این بازی است که برنده و بازندهاش برای استقلال، مهم است وگرنه خیلیها مثل حسین قریب، امیررضا واعظ آشتیانی، اسماعیل خلیلزاده، امیرحسین فتحی، احمد مددی، علی فتحاللهزاده و بقیه آمده و رفتهاند.
پرونده پر از گاف و ماجراهای مختلف هر کدام از این مدیران، در ذهن هواداران استقلال نقش بسته و اگر بخواهند، نگارنده و دیگر همکاران روزنامه نگار حوزه فوتبال ایران، حاضریم برایشان بازگو کنیم. چند تایش را خلاصه وار همین الان در چند سال گذشته بخوانید:" حذف از لیگ قهرمانان آسیا به دلیل نفرستادن لیست به کنفدراسیون فوتبال آسیا، خرید بازیکن برای تیمی که سرمربی نداشت!، باز کردن پای آدمهای غیرمرتبط با فوتبال که برای شهرت به استقلال آمدند و کنار مربی و بازیکن قرار گرفتند و جز حاشیه هیچ چیز نساختند و در نهایت خودشان سود کردند و معروف شدند، قرض دادن پول سوددار به استقلال و شکایت از استقلال، فراری دادن استراماچونی با پول ندادن به او که باعث فسخ یک طرفه قرارداد سرمربی ایتالیایی با استقلال شد، انتشار قرارداد استراماچونی در رسانههای ایرانی برای عصبانی کردن استراماچونی توسط معاون اسبق باشگاه که منجر عدم بازگشت استرا به استقلال شد، این معاون معتقد بود که استقلال چون در دوران او جام گرفته نباید در دوران مدیر دیگری جام بگیرد.
هوا کردن پروژه حضور یک سرمربی خارجی دیگر به جای استراماچونی، شکایت قضایی و کشاندن بازیکنان استقلال به دادگاه و پاسگاه علاوه بر رکن قضایی فدراسیون و باشگاهها، چند بار نقد کردن یک چک، تلاش برای فراری دادن بازیکنان کلیدی، ایجاد اختلاف بین بازیکنان و کادر فنی و سرمربی و کاپیتان و سرمربی و بازیکنان خارجی، جعل فیش های واریزی ارزی صرافی برای بازیکنان خارجی، ارتباطات عجیب با ایجنتهایی که هیچ وقت منافع باشگاه را درنظر نگرفتند و در نهایت این استقلال بود که ضرر کرد، بستن قراردادهای عجیب و کمرشکن با بازیکنانی که یک دهم عدد قراردادشان، ارزش نداشتند و چندین و چند ماجرای خجالتآور دیگر که شاید باور نکنید. هواداران استقلال این سالها آنقدر بلاسرشان آمده که حذف از آسیا و از دست دادن جامها و فینالهای حذفی برایشان عادی شده است. این لیست طولانیتر از این یادداشت است. هواداران استقلال از همه کسانی که باعث و بانی این اتفاقها برای استقلال بودهاند، میخواهند اول خجالت بکشند و دوم اینکه دور استقلال را برای همیشه خط بکشند!