درخواست عجیب سرمربی تراکتور از قرمزها!
رزاقپور میگوید پاکو خمس از بازیکنان درخواست کرده که بعد از تمرین به موزیک گوش کنند.
به گزارش منیبان، ابوالفضل رزاقپور، مدافع چپ تیم تراکتور در دیدار با نساجی، با تصمیم خمس تغییر پست داد و برای دقایقی در سیستم سه دفاعی تراکتور به عنوان مدافع مرکزی به میدان رفت. او در گفتگو با خبرنگار ما در این خصوص صحبت کرده و به دیگر سوالات پاسخ داده است.
* یک برد خوب به دست آوردید و سهمیه آسیا گرفتید.
بازی خیلی خوب و پرموقعیتی بود و ما فکر کنم کاملا سوار بازی بودیم. بازی تقریبا یک طرفه بود و موقعیتهای زیادی داشتیم. خداراشکر به کمترین حقمان که سه امتیاز بود رسیدیم اما فشار و استرس برد برای رتبه چهارمی کم دقت باشیم و البته روز خوب گلر نساجی هم بود.
* گل قنبری هم بسیار زیبا بود.
در مجموع عملکرد خوبی داشت و شاید اگر علیرضا حقیقی نبود، نتیجه بازی خیلی تغییر میکرد. هم قدرت خوبی داشت و هم دقت خوبی داشت و گرفتنش را برای هر گلری سخت میکرد. شباهت جالبی هم به گل مسی داشت.
* هوا هم ناگهان طوفانی شد.
در تبریز این چیزها واقعا عادی است و من عادت داریم. یک دفعه همچین اتفاقی افتاد که خیلی عجیب بود. ما نسبت به آب و هوای صبح انتظار نداشتیم. خداراشکر نیمه دوم برطرف شد و ریتم بازی ما تغییر نکرد. اگر باد نیمه دوم بود، کارمان سختتر میشد.
* از عملکرد خودت راضی بودی؟
در حین بازی تغییر سیستمی که دادند، من رفتم دفاع وسط و فکر کنم در مجموع عملکرد خوبی داشتم. البته همه اینها به نظر کادرفنی و هواداران بستگی دارد و همچنین مهم این بود که تیم نتیجه بگیرد.
* جالب بود که نتایج پرسپولیس و استقلال هم به نفع شما شد.
همه این موارد بستگی به خود ما دارد و ما باید طوری بازی میکردیم که برنده شویم. برد این دو تیم برای ما خوب شد اما ما به این امید نبودیم که این تیمها برنده شوند و ما به دنبال این بودیم که برنده شویم. امیدوارم برخلاف دو سال پیش که در جام حذفی فینال بر وفق مراد ما پیش نرفت و ما نتوانستیم به عنوان تیم چهارم برویم آسیا، این بار این اتفاق بیفتد.
* بعد از بازی گفتی تراکتور دوباره به جمع مدعیان برگشته و بازیکنان خودشان را به تیم لینک میکنند.
منظورم شخص خاصی نیست اما این نشان میدهد تراکتور چه تیم بزرگی است که بازیکنان با لینک شدن به تراکتور، خودشان را سرزبان میاندازند. این نشان میدهد تراکتور چه تیم بزرگی است و راه درستی رفته و برخلاف یکی دو سال گذشته که خیلی تیمها از اسم تراکتور استفاده نمیکردند، حالا این کار را میکنند. این نشان میدهد راه ما درست است. امیدوارم هر بازیکنی که به تیم ما اضافه میشود، بازیکن توانمندی باشد و چه من باشم و چه نباشم، کسانی به تیم اضافه شوند که حس رقابت را در تیم افزایش دهند.
* در پایان بازی هم آقای خمس خوشحالی جالبی داشت.
آقای خمس در این مدتی که در ایران کار کرده، خودش را به لحاظ فنی و شخصیتی ثابت کرده. ایشان اهدافی را در ذهنش ترسیم کرده بود و تمام تمرکزش روی این بود که تیم را به سهمیه برساند. برای همین هم در بازیهای قبلی زیاد خوشحالی نمیکرد. اما این بار چون بالاخره توانست به هدفی که میخواست، برسد، خوشحالی بیشتری کرد. از این به بعد کار اصلی تراکتور شروع خواهد شد و هرکسی که در این تیم باشد، باید برای موفقیت بزرگتر تلاش کند.
* بدترین و بهترین اتفاق این فصل برای تو چه بود؟
بدترین اتفاق فکر کنم تایمی بود که چند روز قبل از اردوی تیمملی، سرمربی تیمملی عوض شد. من در لیست دعوت بودم اما این تغییر باعث شد دعوت نشوم. این بدترین اتفاق فصل برای من بود. بهترین اتفاق هم جدا از لحظه صعودمان به آسیا، برد تیمهای مدعی بود.
* از خمس درخواست هدیه و سوغاتی نداری؟
دوست دارم اگر آقای خمس از اسپانیا برایم پیراهن خود پدری را برایم بیاورد چون سبک بازی او را خیلی دوست دارم.
* ما هر وقت از کنار هتل تیم رد میشویم، صدای موزیک بازیکنان را هم میشنویم.
بازیکنان خارجی هم آهنگهای خودشان را میگذاشتند و این عادتی است که بعد از ورود آقای خمس به تیم اتفاق افتاد و او از بازیکنان درخواست کرد که موزیک گوش کنند و از این موضوع استقبال کرد. آهنگهای مازندرانی را من و عباسزاده و آقاجانپور میگذاریم و سایر بازیکنان هم موزیک موردعلاقه خودشان را دارند و مهم ریتم آهنگ است. جدا از خوانندگان همزبان خودم، من خیلی محسن چاووشی گوش میکنم.
* از مدافعان چپ خارجی به چه کسی علاقه داری؟
من تایمی که مارسلو اوضاع خوبی داشت، کلیپهای او را میدیدم. دنی آلوز و کافو را هم خیلی دنبال کردم و در کارهای هجومی و دفاعی آنها را میپسندم. علاوه بر این شب بازی و قبل بازی عادت دارم یک تصویرسازی از شرایط بازی انجام میدهم.
* برای بازگشت به شهرتان، احتمالا لباسهای تراکتور را هم ببری برای دوستانت.
این اتفاق خیلی پیش میآید و همیشه هم بچه محلها و دوستان ما را شرمنده میکنند و از پیراهنها استقبال میکنند و تا جایی هم که بتوانم البسه را سعی میکنم بین دوستان و آشنایان تقسیم کنم و الان هم خودم را آماده کردم که همه لباسها را به بچهها بدهم.