غرامت بزرگ استقلالیها برای بیثباتی!
- عدم ثبات روی نیمکت استقلالیها در فصول اخیر یکی از اصلیترین دلایل ناکامی این تیم بوده است.
به گزارش منیبان، اگر پای صحبت هواداران استقلال بنشینید و یا صفحات هواداری منتسب به این تیم را رصد کنید به راحتی متوجه میشوید که آنها از عدم وجود فاکتور ثبات به عنوان حلقه مفقوده رسیدن به موفقیت تیمشان گلایه دارند. نه تنها در اینکه ثبات در مباحث فنی به عنوان ابزاری کلیدی یاد میشود شکی نیست بلکه صرفا با مروری بر نتیجه گیری باشگاه استقلال در فصول اخیر به راحتی متوجه ارتباط آن با بیثباتی نیمکت این تیم خواهید شد. نتایج استقلال را در از فصل 95-96 بررسی می کنیم:
* فصل 96-95/ منصوریان اولین قربانی بیثباتی
علیرضا منصوریان در لیگ شانزدهم هدایت استقلال را برعهده گرفت و رفته رفته راه خودش را پیدا کرد اما نتوانست تیمش را به قهرمانی برساند تا این مقام به پرسپولیسی برسد که برای دومین فصل متوالی برانکو را روی نیمکت خود داشت. منصوریان تا چند هفته ابتدایی فصل بعد هم روی نیمکت آبیها ماند اما عدم نتیجه گیری مطلوب باعث شد تا او اخراج و وینفرد شفر جایگزینش شود. البته شکست شش بر یک استقلال مقابل العین امارات در لیگ قهرمانان آسیا، به منصوریان و استقلال دوران او ضربه شدیدی زد. البته برخی دوستان نزدیک منصوریان به او پیغام داده بودند که پس از این شکست، کناره گیری کند اما او ادامه داد و در نهایت خودش به این نتیجه رسید که باید استقلال را ترک کند و برود.
* فصول 98-96/ وینفرد شفر و شهرخودرو!
پیرمرد آلمانی که به تازگی وارد فوتبال ایران شده بود و تیم را هم خودش نبسته بود توانست استقلال را قهرمان جام حذفی کند. ناگفته نماند پس از آنکه روند خوب استقلال به همراه شفر آغاز شد آبیها توانستند به مقام سومی لیگ برتر برسند که البته نتیجه خوبی برای استقلال محسوب نمی شد اما صدرنشینی در گروه مرگ لیگ قهرمانان آسیا و صعود به مرحله یک چهارم نهایی این رقابتها برای شفر دستاورد محسوب شد. هر چند پس از صعود به این مرحله، استقلال شفر پس از جام جهانی خالی شد و ستون های این تیم، به خاطر عدم مدیریت مناسب در باشگاه توسط افتخاری و توفیقی، استقلال را ترک کردند. هنوز که هنوز است هواداران استقلال معتقدند اگر جام جهانی 2018 نبود، تیم محبوب آنها میتوانست برای سومین بار قهرمان آسیا شود اما جدایی بسیاری از بازیکنان بعد از جام جهانی این اجازه را به شفر و تیمش نداد. خود شفر هم خوب عمل نکرد و در پراندن ستاره های استقلال یعنی سرور جپاروف و تیام نقش ویژه ای ایفا کرد. استقلالِ مدل آلمانی او در نیم فصل اول به شدت ضعیف کار کرد و حتی جام حذفی را از دست داد و به سایپا باخت. در نیم فصل دوم استقلال توسط مدیریت تقویت شد و پاتوسی، ایسما و منشا جذب استقلال شدند تا استقلال به یک تیم مقتدر تبدیل شود که تا یک قدمی رسیدن به صدر جدول هم پیش رفت اما پنالتی دربی و ماجرای دخالت مهدی رحمتی در انتخاب پنالتی زن، به استقلال ضربه زد و فرشید اسماعیلی، ضربه چیپش را به آسمان زد و پرسپولیس در آن بازی یک بر صفر برنده شد و استقلال در نهایت کورس را از دست داد تا استقلال نتواند به آنچه می خواهد برسد تا مدیران وقت باشگاه تصمیم به برکناری او بگیرند. پس از رو شدن نقش شفر در همکاری با برخی دلالان که دو بازیکن بی کیفیت به نام نویمایر و الحاجی گرو را به استقلال آوردند باعث شد تا مدیران استقلال به فکر برکناری اش بیفتند و شفر در پی شکست استقلال مقابل شهرخودرو و از دست دادن کورس قهرمانی، برکنار شد و فرهاد مجیدی به جای او نشست.
* فصل 99-98/ عاشقانههای تلخ با مرد ایتالیایی
وقتی آندرا استراماچونی به عنوان سرمربی استقلال انتخاب شد و حتی در چند هفته اول مسابقات ناکام مطلق بود، هیچکس فکرش را نمیکرد قرار است عاشقانهای عجیب میان او و هواداران به وجود بیاید. استراماچونی خیلی زود تیمش را متحول کرد و بعد از سه سال به صدر جدول رساند و اختلاف امتیاز دو رقمی با پرسپولیسی ایجاد کرد که در قهرمانی لیگ هتتریک کرده بود اما خلف وعده مدیران باعث شد او ایران را برای همیشه ترک کند. جدایی این مربی با اعتراضات شدید و کم سابقه هواداران استقلال همراه شد اما نه تنها نتیجه نداد بلکه غرامتخواهی استرای محبوب- برای کاری که انجام نداده بود – تقریبا سه و اندی با استقلال بود و در نهایت مدیران استقلال پی در پی پول او را ندادند تا زمینه حذف تلخ باشگاه استقلال از لیگ قهرمانان آسیا فراهم شود. البته که هواداران آبی همچنان بر این باورند اگر استراماچونی میماند نه تنها قهرمانی لیگ، بلکه قهرمانی آسیا در چنگ تیم محبوبشان بود اما او قبل از پایان نیمفصل رفت تا فرهاد مجیدی هدایت تیم را بر عهده بگیرد. درباره ماجرای استراماچونی و استقلال، می شود هزاران هزار، گزارش نوشت.
* فصول 99 تا 1401/ مزد اعتماد به فرهاد
مدیریت باشگاه استقلال اجازه نداد فرهاد مجیدی که از نیمفصل لیگ نوزدهم روی نیمکت این تیم نشسته بود برای فصل جدید تیم را ببندد و سکان هدایت را به محمود فکری سپرد اما این مربی هم نتوانست رضایت اهالی فوتبال را جلب کند تا با اخراجش در کنار کسانی قرار بگیرد که فصل برایش ناتمام ماند. دوباره فرهاد مجیدی آمد و این بار تا یک قدمی قهرمانی جام حذفی هم پیش رفت اما در بازی فینال به تراکتور باخت تا کسب اولین جامش با استقلال به تاخیر بیفتد. برای فصل جدید مدیران باشگاه تصمیم گرفتند برای یک بار هم که شده، تجربه ثبات را به نیمکت هدیه دهند که البته مزدش را هم گرفتند. استقلالِ فرهاد مجیدی با شکستن همه رکوردها و بدون حتی یک باخت قهرمانی فوق العادهای به ارمغان آورد. البته مجیدی در فینال دیگری، مقابل فولاد خوزستان هم در ضربات پنالتی شکست خورد و البته فصل بعدش هم در مرحله یک چهارم نهایی مقابل نساجی قائمشهر در جام حذفی شکست خورد اما در لیگ توانست به قهرمانی برسد.
* فصل 02-01/ غلبه حواشی زشت بر عملکرد خوب
با پایان فصل، فرهاد مجیدی از استقلال به امارات رفت تا بعد از یک پروسه طولانی ریکاردو ساپینتو به عنوان سرمربی جدید این تیم انتخاب شود. ساپینتو با توجه به اینکه تیم را خودش نبسته بود و شناختی از فوتبال ایران نداشت، به لحاظ نتیجه گیری خوب عمل کرد اما جنجالهایش در کنار زمین باعث شد تا آمار درخشان او چندان مورد توجه قرار نگیرد و در نهایت داستانش با آبیها ادامه پیدا نکند. مقایسه آماری این مربی با اولین فصل همتایانش در دیگر تیمهای مدعی نشان میدهد ساپینتو یک تحول بزرگ در استقلال ایجاد کرده بود و شاید به همین علت برخی پیشکسوتان و هواداران همچنان معتقد بودند او باید برای فصل بعد حفظ میشد اما در نهایت این اتفاق نیفتاد تا استقلال چشم انتظار یک سرمربی جدید باشد. یک سرمربی داخلی و یا یک سرمربی خارجی!