کاپیتان پرسپولیس؛ اسیرِ جبرِ فوتبال!
هنوز باشگاه پرسپولیس به طور رسمی این خبر را تائید نکرده است اما آن طور که از شواهد و قرائن برمیآید نام کمال کامیابینیا هم در لیست مازاد باشگاه قرار گرفته و پس از جدایی غمانگیز سیامک نعمتی، هواداران پرسپولیس باید خودشان را کم کم آماده وداع با یکی از کاپیتانهای تیمشان کنند.
به گزارش منیبان، انگار همین دیروز بود. از سال 1394 و در پی درخشش در تیم نفت تهران، باشگاه پرسپولیس به رهبری برانکو ایوانکوویچ خواستار جذب کمال شد. آن روزها کمال جوان بود و هنوز به او «دایی کمال» نمیگفتند. خیلی از تیمهای دیگر هم او را میخواستند. اما کمال در نهایت پرسپولیس را انتخاب کرد. او یک سال قبل از سید جلال حسینی، علیرضا بیرانوند و وحید امیری پرسپولیسی شد و به همین دلیل یکی از پایههای اصلی تیم هیجانانگیزِ فصل اول برانکو بود. همان تیمی که «دیوانهوار» فوتبال بازی میکرد و علیرغم قهرمان نشدن در لیگ پانزدهم، در روز آخر مثل بقیه تیم، حسابی تشویق شد.بازیهای او در هفتههای اول خیلی به چشم نمیآمد. اولین باری که همه متوجه نقش مهم و غیر قابل انکار او در پرسپولیس شدند روز دوشنبهای بود که برنامه 90 آنالیزِ بازیِ رفت دربی لیگ پانزدهم را پخش کرد. همان مسابقهای که با گل عجیب جری بنگتسون در دقیقه 97 با تساوی تمام شد. در آن آنالیز مشخص شد که کمال با اختلاف بسیار زیاد نسبت به بقیه، بهترین بازیکن زمین بوده. از آنجا بود که هواداران پرسپولیس کمکم به ارزشهای این بازیکن پی بردند. 8 سال زمان کافی بود تا «کمال» در فضای پرسپولیس تبدیل به بزرگ تیم و «دایی کمال» شود. اما اتفاق بزرگتر و بیسابقهای هم رخ داده است. او حالا با عبور از حسین عبدی، پرافتخارترین بازیکن پرسپولیس از نظر تعداد جامهای کسب شده است. پرسپولیس در 7 سال اخیر 13 جام گرفته که کمال در همه آنها جزوی از تیم بوده است.
درست است که گذر زمان این افتخار بزرگ را نصیب کامیابینیا کرده است اما گذر زمان، هدیههای بدی هم دارد. مثل نزدیک شدن به پایان. حالا به پایان دوران حضور کمال در پرسپولیس نزدیک شدهایم.از او خاطره بدی در ذهن هواداران پرسپولیس باقی نمانده است. همیشه با تمام وجود برای پرسپولیس بازی کرد و هیچ حاشیهای برای تیم نساخت و حتی با کتف در رفته هم برای پرسپولیس مایه گذاشت و با تعصب بازی کرد و حتی وقتی در سالهای اخیر و با آمدن بازیکنان جوانتری مثل میلاد سرلک و سینا اسدبیگی جایش را در ترکیب اصلی از دست داد مثل «آقا»ها روی نیمکت نشست و دم نزد. آن هم در روزگاری که کوچکترها و کمسابقهترها در حاشیهسازی کم نگذاشتند. کاش میشد بعضیها برای همیشه در تیم بمانند. اما از جبر روزگار و جبر فوتبال گریزی نیست. این لحظهای است که برای همه فوتبالیستها پیش میآید. کمال هم یکی مثل همه...