اشتباهات تمام نشدنی اسکوچیچ در تیم ملی

پایان روزهای بدون شکست تیم ملی با دراگان اسکوچیچ در مهمترین روز حضور او روی نیمکت رقم خورد: برابر کره جنوبی.

اشتباهات تمام نشدنی اسکوچیچ در تیم ملی
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان، و این باخت صدر جدول گروه در مقدماتی جام جهانی را از ما گرفت که البته کوچکترین اهمیتی نداشت و ندارد. شکست برابر کره جنوبی شاید در نگاه اول، اتفاق عجیبی نباشد چون هر تیمی بدون ستاره‌های درخشانش درست بسان تیم ملی بدون طارمی، عزت‌اللهی و جهانبخش و حتی قدوس هم قادر نیست روند خوبش را ادامه بدهد. 

اما تصمیم‌های اسکوچیچ از انتخاب ترکیب اصلی و سپس تعویض‌هایش، باعث شده ادامه روزهای حضور او در تیم ملی را بیشتر از همیشه مورد تردید و انتقاد قرار بگیرد.

هیچکس نمی‌توانست ترکیب انتخابی اسکوچیچ را برای بازی با کره جنوبی، حدس بزند. این موضوع می‌توانست کره و بنتو را شوکه کند ولی بیشتر، تیم ملی را شوکه کرد. مهمترین علامت سوال، بازی دادن به احسان حاج‌صفی بود. او قرار بود در مرکز زمین چه کند؟ با کدام توانایی؟

می‌توان تمام دقایق حضور کاپیتان را، همان توپی دانست که اول بازی بایستی تبدیل به گل اول ایران می‌شد ولی حاج‌صفی با دانستن این موضوع که هیچگاه پای راست استانداردی نداشته، ضربه‌اش را به دروازه‌بان کره هدیه داد در حالیکه در سمت راستش قلی زاده منتظر بود تا با رسیدن توپ و یک بغل پای ساده گل اول ایران را رقم بزند.

  استفاده از نورافکن به عنوان هافبک دفاعی قابل توجیه است؛ اسکوچیچ می‌خواست از قدرت طراحی دور او و ارسال پاس‌های بلندش استفاده کند ولی این نقشه شکست خورد چون نورافکن مجبور شد همه وظایف حاج‌صفی را هم انجام بدهد و همین باعث شد نتواند وظایفی محول شده از سوی کادر فنی را انجام دهد. درحقیقت حاج‌صفی، یک تنه نیمه زمین را به کره واگذار کرد و تمام تلاش‌های نورافکن هم جواب نداد. با نورافکن در مرکز زمین، تیم ملی داشتن یک جناح چپ استاندارد را هم از دست داد.

  سوال مهم از اسکوچیچ این است که چرا در غیاب عزت‌اللهی، تصمیم به تغییر پست بازی نورافکن گرفت آنهم در حالیکه میلاد سرلک، مهدی مهدی‌پور و حتی کمال کامیابی‌نیا هم در لیست حضور داشتند؟ تیم ملی با انتخاب یکی از بین این 3 نفر به عنوان هافبک، مرکز ثقل و بازی دادن به حاج صفی در کنار نوراللهی و امیری، قطعا بهتر از ترکیب عجیب و غریب نورافکن و حاج‌صفی نتیجه می‌گرفت.

  اسکوچیچ بعد از مصدومیت خلیل‌زاده، بازهم تصمیم بهینه برای ترکیب تیم ملی نگرفت؛ حضور غلامی در زمین، تیر خلاص به تیم ملی بود و ایران را زمین‌گیر کرد. عارف غلامی هرگز مدافع راست نبوده و حتی در ترکیب‌های دفاعی 3نفره هم به ندرت در این سمت زمین بازی کرده است. فرشاد فرجی با هر متر و معیاری، گزینه بهتری بود چون سابقه بازی به عنوان مدافع راست را داشت و به عنوان مدافع ایستای سمت راست هم گزینه بهینه‌تری نسبت به غلامی بود. 

سمت راست تیم ملی در فاز دفاعی که با حضور خلیل‌زاده، درخشان بود و هرگز به سون و بقیه اجازه خودنمایی نداده بود با تعویض شدن او و تصمیم اشتباه اسکوچیچ تبدیل به پاشنه آشیل تیم ملی شد و درنهایت تیم ملی درست از همین قسمت زمین، ضربه فنی شد. 

 برخی معتقدند واقعیت تیم ملی با اسکوچیچ همینی بود که برابر کره جنوبی دیدیم و در فاصله باقی‌مانده تا جام جهانی، قرار نیست در پازل ذهنی و تاکتیکی مرد کروات معجزه‌ای رخ دهد و قرار هم نیست ستاره‌ای در فوتبال ایران متولد شود که یک تنه، همه کار کند. حالا تصمیم نهایی هم با فدراسیون فوتبالی است که در حال حاضر با سرپرست اداره می شود و البته این سرپرست در حال آواربرداری است از آواری که روی آوار آمده است.

اگر یک مثال بشود زد که منظور نگارنده بهتر و بیشتر منتقل شود این است که یک میز عسلی کوچک برای خانه‌ای 50، 60 متری کاملا مناسب است ولی وقتی متراژ خانه به بالای 200 و 300 متر می‌رسد، نیاز به یک میز ناهارخوری شکیل خواهد بود که به خانه، بیاید؛ آن میز عسلی کوچک فقط مایه مسخره شدن است!

منبع: فوتبالی


ت ت
کدخبر: 73953 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین