بدبختی دیگران، خوشبختی ما نیست
آدم عاقل به جای دلخوشکردن به ضعف بقیه، نقاط قوت دیگران را میبیند و سرمشق قرار میدهد. کاش بیاموزیم بدبختی دیگران، خوشبختی ما نیست.
به گزارش منیبان، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «این چند روز بعضی اتفاقات عجیب در فوتبال اروپا رخ داده که برای عدهای در داخل کشور مقدمه یک نتیجهگیری نادرست شده است. اول اخبار را مرور کنیم و بعد برسیم به آن تحلیل غیر دقیق و مغالطهآمیز.
خبر عجیب اول: فینال لیگ قهرمانان اروپا بین لیورپول و رئال مادرید چیزی حدود یک ساعت به تاخیر افتاد. چرا؟ چون گروهی از هواداران تیم انگلیسی بدون دردستداشتن بلیت به سمت گیتهای ورودی هجوم بردند و وارد ورزشگاه شدند. در نتیجه عدهای که بلیت داشتند، پشت در ماندند و مغبون شدند. پلیس دخالت کرد و حتی کار به استفاده از گاز اشکآور و سایر مسائل رسید. گروهی از تماشاگران از سوی پلیس بازداشت شدند.
خبر عجیب دوم: سنتاتین در بازی پلیآف لیگ فرانسه برابر اوسر شکست خورد و به دسته پایینتر سقوط کرد. برخی هواداران سنتاتین که بهشدت از این موضوع ناراحت بودند، به زمین یورش بردند و با چوب و میله به بازیکنان خودی حمله کردند. آنها به بعضی تاسیسات ورزشگاه هم آسیب زدند. در این ماجرا چند بازیکن هم دچار آسیبدیدگی شدند.
خبر عجیب سوم: دیدار دوشنبهشب اتریش برابر دانمارک در هفته دوم لیگ ملتهای اروپا به دلیل قطع برق ورزشگاه با ۹۰ دقیقه تاخیر آغاز شد. هواداران تمام این مدت را در ورزشگاه حاضر بودند. بازی هم در نهایت با نتیجه دو بر یک به سود دانمارک به پایان رسید.
این اتفاقات بد است، ناهنجاری است و بعضا خشن و غیر انسانی است. وقوع اینها در هیچ جامعه متمدنی پذیرفتنی نیست. در همان اروپا هم عیب و عار است و کلی تبعات دارد. با این حال برخی در داخل کشور اصرار دارند بگویند ضعفهای ما نباید بولد شود؛ چراکه همه جای دنیا بینظمی و اتفاقات ناگوار داریم. این طرز تفکر میخواهد مخاطبش را به این سمت ببرد که اگر در فلان بازی داخلی تماشاگران روی سر بازیکنان سنگ ریختند، اگر بیرون ورزشگاه روی هوادار تیم مهمان چاقو کشیدند، اگر فلان ورزشگاه ما حتی نورافکن و زمین چمن درست و حسابی هم ندارد، زیاد سخت نگیرید! چون بالاخره در اتریش هم گاهی برق قطع میشود یا در فرانسه هم هواداران به زمین میریزند.
این تحلیل اما غلط است. ما با یک سفسطه بزرگ مواجهیم که میشود اسمش را گذاشت «مغالطه خارج». این یعنی ما ایران را بگذاریم یک طرف و دویست و خردهای کشور دیگر جهان را هم «خارج» بنامیم و بگذاریم طرف دیگر بعد بگردیم و هر چه گرفتاری و بدبختی در کشورهای مختلف دنیا بود جمع کنیم و عیوب خودمان را با استناد به آنها عادی جلوه بدهیم. در این مدل مغالطه، ما بینظمی را از هولیگانهای لیورپول، آشوب را از وندالهای فرانسوی و قطعی برقی را از اتریش دستچین میکنیم تا نتیجه بگیریم وضعمان در ایران خیلی هم بد نیست! در همان انگلستان اگر یک بازی به بینظمی کشیده شده، سالانه صدها مسابقه حساس در شرایطی برگزار میشود که تماشاگران در یکنفسی بازیکنان هستند. هیچ اتفاق بدی هم رخ نمیدهد. اینکه چند بینظمی در عرصه بینالمللی را بولد کنیم و به اتکای آن از تلاش برای رفع اشکالات خودمان غافل شویم، کار درستی نیست. حتی اگر همه دنیا در آشوب باشد، باز ما باید سعی کنیم خودمان هر روز جلوتر برویم و کماشتباهتر باشیم. آدم عاقل به جای دلخوشکردن به ضعف بقیه، نقاط قوت دیگران را میبیند و سرمشق قرار میدهد. کاش بیاموزیم بدبختی دیگران، خوشبختی ما نیست.»