جنایت در نزاع دسته جمعی مشهد

به گزارش منیبان؛ شب بیست و دوم تیر سال 98 بود که زنگ تلفن پلیس 110 به صدا درآمد و خبر مرگ مردی 54 ساله با ضربه خنجر، نیروهای انتظامی را به تکاپو انداخت.

بررسی های مقدماتی حکایت از یک عده کشی مرگبار در پی اختلافات خانوادگی داشت، بنابراین بلافاصله با حضور شبانه قاضی ویژه قتل عمد در صحنه وقوع حادثه، تحقیقات گسترده ای در این باره آغاز شد.

تحقیقات میدانی بیانگر آن بود که بروز اختلافات خانوادگی بین دو فامیل به مشاجره های لفظی منجر شده است اما این درگیری های لفظی با خط و نشان و تهدید درحالی ادامه یافت که جوانی به نام «م» در تماس تلفنی خود با طرف مقابل، هیزم آتش این اختلافات را زیادتر کرد تا شعله های خشم همچنان زبانه بکشد! او در این تماس های تلفنی با مرد 54 ساله ای به نام «پرویز» و دیگر بستگان او، طوری به این اختلافات و درگیری های لفظی دامن زد که ناگهان کار به عده کشی و تهدیدهای مرگبار انجامید اما هیچ گونه درگیری فیزیکی رخ نداد.

با وجود این، غرورهای کاذب و خشم و نفرت همچنان از آتش زیر خاکستر زبانه می کشید تا این که ساعتی بعد دوباره زنگ تلفن ها به صدا درآمد و فریادهای تهدید و من منم ها گوش آسمان را خراشید.

این بار هیچ کدام از دو طرف کوتاه نمی آمدند و آتش غرور هر لحظه شعله ورتر می شد. در همین حال «م» در حالی که «محمود» جوان 25 ساله و افراد دیگری را که به نزاع فراخوانده بود، سوار بر چند دستگاه موتورسیکلت کرد و به طرف محل سکونت طرف های مقابل در روستای باغون آباد به حرکت درآمدند، طرف های دیگر این ماجرا نیز درحالی که تعدادی زن و کودک به همراه آنان بود از خانه ها بیرون آمدند و مقابل یکدیگر صف آرایی کردند ولی این بار تکانه های لفظی چند ثانیه بیشتر طول نکشید چرا که با درخشش تیغه خنجر در تاریکی شب، ناگهان درگیری وحشتناکی بین آنان آغاز شد.

در این هنگام بود که تیغه خنجر بر سینه مرد 54 ساله نشست و خون آلود نقش بر زمین شد. یکی از زنان حاضر در این درگیری خونبار، به تی شرت یکی از مهاجمان چنگ انداخت به گونه ای که بخشی از تی شرت پاره شد و در دستان وی باقی ماند!

وقتی پرویز (مرد 54 ساله) نفس های آخر زندگی خود را می کشید، طرف های مقابل سوار بر وسایل نقلیه خود شدند و هرکدام به سویی گریختند ولی در این میان یکی از موتورسیکلت های مهاجمان در صحنه حادثه جا ماند چرا که آن ها برای فرار از محل، فرصت سوار شدن به موتورسیکلت را نیافتند و با وسیله نقلیه دیگر بستگان و آشنایانشان از صحنه خونبار نزاع دسته جمعی گریختند.

دقایقی بعد پیکر غرق در خون پرویز به بیمارستان طالقانی مشهد منتقل شد اما تلاش ها برای نجات وی بی نتیجه ماند و این مرد میان‌سال بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربه خنجر جان سپرد.

 در حالی که ادامه تحقیقات مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به بامداد روز بیست و سوم تیر سال 98 کشیده شده بود، برخی از عوامل این نزاع مرگبار شناسایی شدند و تحقیقات برای دستگیری آنان وارد مرحله جدیدی شد.

در این میان گروه ورزیده ای از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس وقت اداره جنایی آگاهی) وارد عمل شدند و علاوه بر «م» جوان 25 ساله ای به نام «محمود» را نیز تحت تعقیب قرار دادند.

آنان در چند شاخه عملیاتی به ردزنی متهمان فراری پرداختند تا این که چندین مخفیگاه آنان شناسایی شد اما متهمان در هیچ کدام از این مکان ها حضور نداشتند. در اثنای این تحقیقات سرنخ هایی به دست آمد که نشان می داد یکی از متهمان اصلی پرونده در منزل یکی از نزدیکانش پنهان شده است، به همین دلیل کارآگاهان با کسب مجوزهای قضایی، مخفیگاه مذکور را به محاصره درآوردند و «محمود» را در حالی دستگیر کردند که هنوز خواب به چشمانش راه نیافته بود.

با اعترافات متهمان این پرونده جنایی، تحقیقات گسترده کارآگاهان برای دستگیری جوان 19 ساله ای به نام «یوسف» نیز ادامه یافت چرا که بررسی های مقدماتی نشان می داد او نقش اصلی را در قتل مرد 54 ساله دارد.

ولی طولی نکشید که سرنخ های پلیس به استان زنجان رسید چرا که این جوان به یکی از روستاهای اطراف زنجان گریخته بود. با وجود این، ردیابی های کارآگاهان با توجه به تغییر مخفیگاه های متهم، حدود دو سال به طول انجامید تا این که مشخص شد «یوسف» دوباره به مشهد بازگشته و در خیابان نجف (شهرک نوده) مخفی شده است.

این گونه بود که کارآگاهان با هدایت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) و دستورات ویژه قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) وارد عملیات ضربتی شدند و او را در حال فرار با شلیک چند تیر هوایی زمین گیر کردند.

 این متهم که اکنون 21 سال دارد، پس از اعتراف صریح به قتل مرد 54 ساله، به محل ارتکاب جرم هدایت شد تا زوایای پنهان و جزئیات این جنایت وحشتناک را در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازگوکند.

متهم این پرونده جنایی، پس از معرفی کامل خود مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و پس از تفهیم اتهام ارتکاب قتل عمدی مرد مسلمان از سوی قاضی «عارفی راد»، در تشریح این قتل وحشتناک گفت: وقتی درگیری شروع شد، من قصد کشتن او را نداشتم. در همان تاریکی شب تیغه کارد را بالا بردم و ضربه ای به یکی از افراد حاضر در صحنه درگیری زدم!

چاقو را هم «م» به دست ما داده بود! ولی در میان همان نزاع، زمانی که کارد را بیرون کشیدم، خون را روی تیغه آن دیدم و از صحنه گریختم.

سپس آلت قتاله را در مسیر راه درون سطل زباله ای انداختم و خودم به خارج از استان گریختم. با وجود این، نفهمیدم به چه کسی چاقو زده ام! اما وقتی از مرگ پرویز مطلع شدم که فهمیدم با ضربه من کشته شده است.

در آغاز بازسازی صحنه قتل که سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) نیز حضور داشت، ابتدا ستوان منفرد (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده را بازگو کرد و در پایان نیز متهمان با دستور بازداشت موقت از سوی قاضی «محمود عارفی راد» روانه زندان شدند تا دیگر مراحل دادرسی در این پرونده جنایی نیز طی شود.