افرادی که از مرگ قطعی جان سالم به در بردند
در این مطلب با داستان افرادی که از مرگ حتمی نجات یافتند آشنا میشوید.
به گزارش منیبان به نقل از dkhlak؛ تصاویری که در این مطلب مشاهده میکنید، ممکن است شبیه عکسی به نظر برسد که فقط در بدترین کابوس یک فرد باشد و دقایقی قبل از بیدار شدن با عرق بر روی صورتش ظاهر شود، اما براساس گزارشها تصاویری که در ادامه این مطلب مشاهده میکنید از افرادی گرفته شده که در حوادث حضور داشتند و از مرگ حتمی نجات یافتهاند.
دنی بالچ
در سال ۱۹۸۰، دنی بالچ و دوستش برایان توماس در نزدیکی کوه سنت هلن اردو زده بودند که در ساعت ۸:۳۰ صبح از صدای بسیار بلند وحشت کردند. وقتی دو دوست از چادر خود به بیرون آمدند تا علت را متوجه شوند فوران آتشفشان را مشاهده کردند. دو دوست برای نجات جان خود از چادر فرار کردند، اما به دلیل برخورد موج گرمای شدید و توده عظیمی از خاکستر آتشفشانی به زمین برخورد کردند. آن ها پس از چند ثانیه خود را به یک رودخانه رساندند و توانستند خود را نجات داده و زخم دستشان را تسکین دهند. به گفته دنی، آنها در ساعت ۶ بعد از ظهر توسط دو هلیکوپتر مشاهده شده و توانستند خود را از مهلکه نجات بدهند.
هلن کلیبین
در سال ۱۹۶۳، هلن کلیبن، که در آن زمان بیست و یک ساله بود، تصمیم گرفت به یک سفر ماجراجویی برود. اما پول زیادی نداشت، بنابراین تصمیم گرفت با یک هواپیمای کوچک تک موتوره و با خلبانی رالف فلورس، پرواز کند. به گفته هلن هواپیما در ۴ فوریه ۱۹۶۳ از فرودگاه آمریکا برخاست، اما به دلیل آبوهوای نامناسب، در نزدیکی مرز یوکان و بریتیش کلمبیا سقوط کردند، اما جان سالم به در بردند.
براساس گزارشها، آنها چند قوطی تن ماهی، سالاد میوه، یک قوطی چوب شور و مقداری قرص ویتامین که فقط برای ده روز بود در هواپیما داشتند. به گفته هلن او و خلبان با کمک سوخت هواپیما آتش درست کرده و خود را گرم میکردند. همچنین از برفهای زمین برای زنده ماندن غذا درست میکردند. قبل از این، آن دو توانسته بودند با تکههایی از لاشه هواپیما برای خود سرپناهی ایجاد کنند و همچنین از سوخت مخزن هواپیما برای روشن کردن آتش برای گرم شدن در شب استفاده کرده بودند.
شایان ذکر است، ۴۹ روز پس از سقوط، آنها توسط یک خلبان محلی به نام (چارلز همیلتون) که در پروازی بود تا پس از دیدن کشتی نجات و به یکی از شهرهای اطراف منتقل شدند.
جولیان کاپکه
در شب کریسمس ۱۹۷۱، جولیان به همراه مادرش در حال پرواز بر فراز جنگلهای بارانی پرو بود که ناگهان براثر رعد وبرق هواپیما سقوط کرد. کاپکه دقایقی قبل از سقوط هواپیما هوشیاری خود را از دست داد. پس از بیدار شدن روز بعد، کپکه متوجه شد او تنها بازمانده آن تصادف است.
جولیان داستان هیجان انگیز خود را در سال ۲۰۰۰ در مستندی با عنوان "بالهای امید" به کارگردانی وارنر هرتزوگ روایت کرد.
دنی پینار
دنی پینار دانشآموزی که در حال تحقیق درباره رفتار کرگدنهای سفید در آفریقای جنوبی بود، به ناگاه توسط یک مار مامبای سیاه مورد حمله قرار گرفته و مجروح میشود. به همین علت مربیانش فورا او را به بیمارستان منتقل کرده و دنی را از مرگ حتمی نجات دادند.
پون لیم
پون لیم در جنگ جهانی دوم به عنوان مباشر در کشتی بریتانیایی SS Bain Lomond بود که ناگهان دریا مواج شده و او مجبور شد به آب بپرد و تنها بازمانده کشتی غرق شده باشد. پوم لیم ۱۳۳ روز را به تنهایی در دریا گذراند تا اینکه در ۵ آوریل ۱۹۴۳ توسط یک قایق ماهیگیری برزیلی پیدا و نجات یافت. لیم در مدت مصیبت خود ۱۰ کیلو وزن کم کرده و زمانی که او را پیدا کردند به سختی زنده بود. براساس گزارشها، وقتی از او پرسیدند فکر میکند چه رکوردی را ثبت کرده است، پاسخ او این بود که امیدوار است کسی مجبور به شکستن آن نشود.
کوتو چاو
در سپتامبر ۲۰۰۳، گروهی از شکارچیان که برای شکار به طبیعت کانادا سفر کرده بودند متوجه شدند که خرسی نزدیک چادرشان پرسه میزند. به همین علت این گروه برای نجات جان خود چادرشان را رها و فرار کردند. اما هنگام فرار چاو به زمین برخورد کرد و مورد حمله خرس قرار گرفت. در این هنگام یکی از همگروهیهای چاو با تفنگ شکاری خود خرس را مورد هدف قرار داده و به هلاکت رساند. نکته جالب این است که چاو پس از حمله خرس زنده ماند و لقب مرد خرس قطبی را از آن خود کرد.
کالج وینست
با خواندن این پاراگراف متوجه خواهید شد که ایمنی یک اصل نسبی است و شما هرگز در امان نخواهید بود حتی اگر جایی که در آن هستید توالت باشد! کالج وینست، یک سرایدار ۷۵ ساله بازنشسته و جانباز جنگ جهانی دوم، بیشتر عمر خود را در جنوب غربی ویرجینیا زندگی کرده است. براساس گزارشها، خانهای که او در آن زندگی میکرد توالت داخلی نداشت و ساکنان آن مجبور بودند برای تسکین خود به یک سرویس بهداشتی که در دهه ۱۹۵۰ ساخته بود بروند.
در یک روز گرم آگوست سال ۲۰۰۰، زمانی که وینست طبق معمول به سرویس بهداشتی رفت به دلیل تخریب کف دسشویی او به چاه سرویس بهداشتی افتاد و یک پای خود را نیز از دست داد.
با گذشت روزها، پستچی ۱۷ ساله تنها کسی بود که مرتباً از خانه وینس بازدید میکرد و یک بار متوجه شد که نامه به طور مشکوکی در صندوق پست او جمع میشود، موضوع را بررسی کرد و متوجه شد که وینس در گودال افتاده است. به همین علت پستچی امدادگرانی را برای نجات این پیرمرد ۷۵ ساله خبر و او را نجات داد.