این کودک سه بار یتیم شد + عکس

«محمد عبیده مدوخ» مثال کوچکی از تراژدی کودکان غزه است. از بین خانواده‌اش که همگی ۱۱ ماه پیش در بمباران منزلشان توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند، تنها او نجات یافته است و تنها شاهد این قتل‌عام است. تراژدی این کودک تنها به اینجا ختم نمی‌شود، دایی محمد که پس از مرگ مادرش به همراه عموی شهیدش از او نگهداری می‌کرد هم در ماه نوامبر به شهادت رسید و امروز محمد پس از سه مرتبه یتیم شدن، نزد مادر بزرگش می‌ماند.

این کودک سه بار یتیم شد + عکس
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان، «ام طلال الشوبکی» مادر بزرگ محمد لحظات از دست دادن دخترش «نور»، همسر دخترش «عبیده مدوخ» به همراه دو کودکشان و تعدادی از اعضای خانواده را که در جریان بمباران خانه آنها در مرکز شهر غزه در ۱۳ ژانویه به شهادت رسیدند، به یاد می‌آورد که تنها کودکشان محمد یک ساله را باقی گذاشتند تا شاهد این قتل‌عام باشد.

به نقل از الجزیره، ام طلال مادربزرگ محمد درباره لحظات شهادت خانواده دخترش می‌گوید: صداهایی شنیدیم که با فریاد می‌گفتند خانه خانواده نور را زدند. ناگهان یکّه خوردم، نمی‌دانستم حقیقت دارد یا تشابه اسمی با دخترم است، از شدت ترس خشکم زده بود، به سرعت به خیابان دویدم تا شاید کسی باشد و بگوید دروغ است که پسرم مرا به خانه برگرداند و گفت همگی آنها شهید شدند و تنها محمد زنده مانده است.

ام طلال جسد دختر و همسر دخترش را نقش بر زمین دید که به خاطر شدت بمباران کاملا اجساد متلاش شده بودند. چند دقیقه بعد جسد دخترش را از زیر آوار بیرون کشیدند و او را از انگشتر در دستش شناخت.

ام طلال به خاطر ترس زیاد نمی‌خواست چهره دخترش را باز کند و بوسه خداحافظی بر او بزند، نمی‌خواست آخرین تصویر از دختر از دست رفته‌اش را با چهره‌ای متلاشی در ذهن داشته باشد و فکرش را هم نمی‌کرد که تا چند دقیقه دیگر دختر، داماد و نوه‌هایش را به خاک بسپارد. فکر می‌کرد دخترش نور را به خانه برمی‌گردانند اما حوادث خطرناک و بمباران‌های متوالی فرصت وداع با عزیزان را از بسیاری از خانواده‌ها می‌گیرد.

آن شب خانواده مدوخ ۲۵ شهید داد و تنها محمد کوچولو زنده ماند که بر اثر بمباران شدید به ساختمان مجاور پرت شده بود. او به شدت زخمی شده بود و وضعیت سلامتی او بسیار بد بود تا جایی که پزشکان امیدی به زنده ماندنش نداشتند.

ام طلال می‌گوید: ۳ روز پس از این حادثه محمد را در بیمارستان دیدم. وضعیتش اسفناک بود، صورتش متورم و پر از سوختگی و بخیه بود، ترس زیادی داشتم که مبادا زنده نماند و تنها یادگاری دخترم را از دست بدهم.

محمد کوچولو کنار مادربزرگش نشسته بود، وقتی عکس‌های خانواده‌اش را دید تلفن همراه را به زور از مادربزرگش گرفت و صدا زد: «مامان، مامان». وقتی عکس‌های برادرانش را می‌دید با حسرت آنها را صدا می‌کرد.

ام طلال می‌گوید محمد عمویی داشت که با پدرش دوقلو بود، هر وقت او را می‌دید «بابا» صدایش می‌کرد. او هم همسر و فرزندانش را در همان بمباران از دست داده بود و وجود پسر برادرش، محمد، مرهمی بر مصیبت‌هایش شده بود. عموی محمد به شدت او را دوست داشت و بغلش می‌کرد. دیگر برایش همان پدری شده بود که در جنگ نسل‌کشی رژیم صهیونیستی علیه غزه از دستش داده بود اما روزگار خواست که محمد کوچولو دوباره یتیم شود؛ عمویش داخل مدرسه التابعین پناه گرفته بود که در جریان قتل‌عام این مدرسه صبح دهم اوت ۲۰۲۴ شهید شد.

اما مصیبت محمد به همین جا ختم نشد چرا که او دایی‌اش «طلال» را هم که از زمان شهادت مادرش او را در آغوش می‌گرفت و به همراه عموی شهیدش از او نگهداری می‌کرد، اواسط ماه نوامبر با حمله رژیم صهیونیستی به منزلی که در آن بود، از دست داد.

مادربزرگ محمد می‌گوید: طلال همیشه می‌گفت اگر من در حق محمد کوتاهی کنم، عمویش هست که جبران کند و اگر او کم گذاشت، من هستم. وقتی عموی محمد شهید شد، طلال به شدت برای خواهرزاده‌اش غمگین بود اما نمی‌دانست که محمد دوباره یتیم خواهد شد.

گویی رژیم صهیونیستی عمدا قصد کرده بود محمد کوچولو را از هر پشتیبانی که جای پدرش را پر می‌کرد، محروم کند.

حالا ام طلال که دختر، پسر و نوه‌هایش را در این تجاوز مستمر به غزه از دست داده، هر روز بیم دارد که نکند با ادامه تجاوزات از دست رفتن عزیز دیگری را شاهد باشد.

63294335

منبع: ایسنا


ت ت
کدخبر: 255369 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین