گزارشات ورزشی آزار دهنده تلویزیون صدای مردم را درآورد
روند تکراری و مشمئزکننده برخی گزارشگران از حد گذشته و تماشای مسابقات با صدای بسته تلویزیون خوشایندتر شده است.
به گزارش منیبان ؛ این روزها که المپیک پاریس 2024 در حال برگزاری است، یکی از آزاردهندهترین کارها، نشستن پای تلویزیون و دیدن تصاویر مسابقات و شنیدن گزارش گزارشگر-کارشناسان صداوسیماست. تصاویر مقطع و تکراری وسط اوج و فرودهای یک رقابت از یک طرف سوهان روح و روان بیننده میشود و سوی دیگر، گزارشگران و مجریان هستند که با اظهارنظرها و ادعاهای عجیبوغریب و گاه توهینآمیز، مخاطب را از انتخاب صداوسیما برای دنبالکردن مسابقات ناامید و پشیمان میکنند.
این سرآغاز مطلبیست که روزنامه شرق با عنوان "جولان توهم توطئه در تلویزیون" به قلم سحر طلوعی در شماره امروز خود منتشر کرده. در ادامه با متن کامل این گزارش همراه باشید.این روزها که المپیک پاریس 2024 در حال برگزاری است، یکی از آزاردهندهترین کارها، نشستن پای تلویزیون و دیدن تصاویر مسابقات و شنیدن گزارش گزارشگر-کارشناسان صداوسیماست. تصاویر مقطع و تکراری وسط اوج و فرودهای یک رقابت از یک طرف سوهان روح و روان بیننده میشود و سوی دیگر، گزارشگران و مجریان هستند که با اظهارنظرها و ادعاهای عجیبوغریب و گاه توهینآمیز، مخاطب را از انتخاب صداوسیما برای دنبالکردن مسابقات ناامید و پشیمان میکنند.
این سرآغاز مطلبیست که روزنامه شرق با عنوان "جولان توهم توطئه در تلویزیون" به قلم سحر طلوعی در شماره امروز خود منتشر کرده. در ادامه با متن کامل این گزارش همراه باشید.
روند تکراری و مشمئزکننده برخی گزارشگران!
گزارشگرانی عاری از ظرافت و خلاقیت که سعی میکنند حس وطندوستی خود را بیش از هرچیزی با فریاد کشیدنهای باسمهای به وقت بُرد و با اعتراض به داوری به وقت باخت و شکست، به نمایش بگذارند. آنها که گزارش مسابقات تیمی شمشیربازی را تماشا کردهاند، بارها عبارت «شیطنت داوران» را از زبان گزارشگر بازی شنیدهاند. از قضا در آن بازی تیم ملی شمشیربازی ایران موفق شد آمریکا را شکست دهد. جالب اینکه همان گزارشگر که به وقت ازدسترفتن امتیازات، اشتباهات مکرر داوری را علت ماجرا میدانست، پس از بازی بهصراحت گفت این برد نتیجه ماهها و سالها تلاش و عرقریختن بازیکنان است. گویی تلاشکردن و زحمتکشیدن در تقابل با اشتباهکردن است و آنها که عرق میریزند هرگز اشتباه نمیکنند!
اگر از فریادهای نمایشی و رجزخوانیهای گاه خجالتآور گزارشگران و کارشناسان با اغماض رد شویم، مقصردانستن داور به وقت باخت قابل چشمپوشی نیست. گزاره دوم در همه این سالها در صداوسیما و از زبان کارشناسان و گزارشگران علتالعلل همه باختها و ناکامیهای ورزشی و حتی غیرورزشی ما بوده است. گزارشگران و کارشناسان ما بیتوجه به کمبودها و اشتباهات بازیکنان و تیمها همواره داوران و دیگر عوامل برگزارکننده بازیها را عامل شکست معرفی کردهاند. آنها حتی پا را فراتر گذاشته و از مافیایی گفتهاند که در پشت پرده مشغول نقشهکشیدن و توطئهکردن برای زمینزدن بازیکنان ما بودهاند.
این ادعاها و ترفندها در دورانی که خبری از منابع و رسانههای متفاوت نبود، اگر کار میکرد و مخاطب را فریب میداد، امروزه و در عصر حاکمیت اینترنت و دسترسی به انواع و اقسام دادهها دیگر کارآمد نیست. در روزگاری که هر شهروند به اعتبار گوشیهای هوشمند به متنوعترین منابع خبری و قوانین و دادهها و تحلیلهای مختلف دسترسی دارد و با فشردن یک دکمه به موضوع مورد علاقه خود دست پیدا میکند، نمیشود با دادن آدرس اشتباه ناکامیها را گردن دیگران انداخت و بر درد شکست، مرهمی از جنس توهم توطئه گذاشت. راستش را بخواهید همه ما با این ترفندهای فرافکنانه آشنا هستیم؛ در دوران تحصیل همه نمرههای خوبها را خودمان با زحمت و تلاش گرفته بودیم و بدها را معلم از سر غرض و دشمنی داده بود.
بیتوجهی به شعور و فهم مخاطب فقط مختص ورزشیها نیست
این بیمبالاتی و ندانمکاریها فقط خاص مجریان و گزارشگران ورزشی تلویزیون نیست. غیرورزشیها هم در بیاعتنایی به عقل و شعور مخاطب از همتایان ورزشی خود کم ندارند و با هر اظهارنظر مایه تأسف و شگفتی میشوند. مجریای که بیتوجه به تبعات اظهاراتش برای حمله محیرالعقول به اسرائیل مژده میدهد و از تریبونی مثل تلویزیون استرس جنگ و درگیری برای تماشاگران لقمه میگیرد، از هر طرف که نگاه کنیم ناآگاه است؛ نه به ابتداییترین نکات عملیات نظامی -مخفیکاری- واقف است و نه پشیزی به سلامت روح و روان جامعه مخاطب خود اهمیت میدهد.
بیتوجهی به شعور و فهم مخاطب بیش از هرچیز از اعتبار گوینده آن میکاهد. تکرار ادعاهای آلوده به توهم توطئه مانع از اعتماد دوباره مخاطب به گوینده آن میشود. گردننگرفتن شکستها و ناکامیها و ارجاعدادن آن به فرامتن، توهینآمیز و آزاردهنده است و از منبع ادعا سلب مرجعیت میکند. در تکرارهای بعدی حتی باعث نفرتپراکنی میشود و تولید خشم میکند.
و بالعکس، پذیرفتن اشتباهات و دیدن واقعیتها هم حس همدلی برمیانگیزد و هم تولید اعتبار و احترام میکند و مهمتر اینکه مانع از انتقال قطعی مرجعیت خبری و تحلیل از داخل به خارج میشود. دستکم اینکه مخاطب از خودش نمیپرسد میان اینهمه بازیکن و مربی و تیم چرا همیشه یک تیم و یک گروه اعتراض دارند و بقیه حتی میزبان از پس باختها و ناکامیها کاری به کار بقیه ندارند؟ رعایت انصاف و عدالت در گزارش و تحلیل نهتنها منافاتی با حس وطندوستی ندارد، بلکه به مخاطب حس همراهی و اعتماد میدهد. پس بیشتر از این ما را پای تلویزیون آزار ندهید.