صبح که از خواب بلند شدم تمام صورتم درد میکرد وقتی خودم را جلوی آینه دیدم زیر چشمانم کبودشده بود دنیا برایم تاریک وسیاه بود، برای رهایی از این کابوس‌های واقعی فکر خودکشی مرا درخود گرفتار کرد

به گزارش منیبان به نقل از خبر فوری، همه چیز برایم تمام شده بود از قهر مادرم و کتک های پدرم خسته شده بودم هیچ دلخوشی در خانه ای که مرا پدرم مدام کتک میزد نداشتم ، حتی از گریه های برادر کوچکم گوش هایم درد میکرد . چند سالی بود که پدر و مادرم باهم اختلاف داشتند تا اینکه مادرم به خاطر  اعتیاد  پدرم خانه را ترک کرد. مادرم هربار زیر کتک های پدرم سر و صورتش زخمی بود پدرم اعتیاد داشت و هیچ وقت به خواسته های مادرم اهمیت نمی‌داد.

تا اینکه مادرم در یک شب بارانی من  و برادر را تنها گذاشت و رفت.

پیشنهاد ویژه

با رفتن مادرم و شکایت او از پدرم به خاطر  مهریه  پدرم ما را کتک میزد. او هربار ما را تهدید میکرد که شمارا خواهم کشت.... ترس وکابوس های شبانه هیچ وقت تمامی نداشت گاهی اوقات به سختی تلفنی با مادرم صبحت میکردم.

مادرم هم از پدرم می ترسید و نمی داست چه کار کند. به خاطر مهریه پدرم را به دادگاه کشاند و پدرم باید ماه به ماه مهریه مادرم را می‌داد ولی حاضر نبود مادرم را  طلاق  بدهد میگفت روزگارش را سیاه می‌کند آنقدر صبر کند تا موهایش مانند دندان‌هایش سفید شود. او اجازه نمیداد مادرم راببینم و تهدید می کرد اگر مادرت به اینجا بیاید در نبود من همه تان را می کشم ... و هر چند ماه یکبار با هزار تا فحش به من و مادرم مهریه اش را پرداخت می کرد .

پدرم هیچ وقت خانه نبود و گاهی هم که می آمد به ما اعتراض و بدرفتاری می کرد زندگی را برای من و برادرم سیاه کرده بود تا اینکه دیروز به خانه آمد و بدون دلیل من را مورد ضرب و شتم قرار داد و می گفت در راه برگشت از مدرسه چه غلطی می کردی در حالی که من واقعا هیچ کاری نکرده بودم انگار توهم زده بود و مرا مورد به شدت از ناحیه صورت مورد جراحت قرار داد به همین دلیل فقط فکر  خودکشی  کردم که خواستم خودم را از ساختمان پرتاب کنم که یکی از همسایه ها مانع شد ....اینجا آمده ام مرا کمک کنید ..

نگاه کارشناس

سرگرد زینب حمزه لویی کارشناس ارشد روانشناسی

مراجع دختری ۱۴ ساله که در خانواده ای 4 نفره به دنیا آمده در از لحاظ مالی در حد پایین و مادر و پدر ارتباط خوبی با هم ندارند ودائما در حال درگیری هستند و مادر خانه را به خاطر ادیت ها پدرش ترک کرده و این تنش باعث شده که مادر به جای توجه به فرزندان درگیر اختلافات خودش باشد پدر مصرف کننده موادمخدر می باشد و دائما حالت طبیعی ندارد ترک خانه مادر و نبود مادر بسیار در تنهایی مراجع و افکار خودکشی نقش داشته وی از لحاظ تحصیلی بسیار ضعیف بوده و نمی تواند تمرکز کند از اینکه پدر فرزندان را در بین درگیری های خود و همسر انداخته فرزندان دچار تنش بسیار شدید شده اند و خاطرات ضرب وشتم پدر نسبت به مادر وی را دچار  افسردگی  و اضطراب نموده که برای رهایی از مشکلات تنها راه رهایی را خودکشی می دانسته است

اعتیاد پدر و در معرض آسیب قرار گرفتن فرزندان باعث شده مراجع درتنهایی خودش به سر ببرد ونبود مادر و نداشتن تکیه گاه، نداشتن اعتماد به نفس و احساس خود کم بینی وجود تعارض در خانواده و بی مهری والدین نسبت به فرزندان از مهم ترین دلایل اقدام به خودکشی و عدم بیان مشکل به صورت قاطع و ناتوانی در حل مشکل  در مراجع شده است.

کدخبر: 190774 تاریخ انتشار