در برخی از مشکلات جسمی خاص یا بعد از اختلالات مغز مانند سکته مغزی بینایی افراد متفاوت است و توانایی تشخیص چیزی در دنیا را ندارند.

به گزارش منیبان؛ ما عادت داریم فکر کنیم هر کسی که در اطراف ما وجود دارد تقریبا به اندازه ما واقعیت را احساس کند و مثل ما بیاندیشد اما در این مورد این طور نیست اول اینکه، مغز انسان قادر به ایجاد توهمات در مورد خودش است دوم، ضربه روحی، ضربه مغزی، سکته مغزی و اختلالات روانی می تواند منجر به نقض درک جهان اطراف و خود فرد شود ترسناک به نظر می رسد، اما بیایید کمی درک کنیم که چطور فرد با یک حس تحریف شده از واقعیت ، همه چیز را در اطراف خود می بیند.

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چطور مردم اطراف شما ممکن است واقعیت مشترک را به روش کاملا متفاوتی ببینند؟

پیشنهاد ویژه

نکته جالب اینجا است تا به شما نشان دهد که چگونه مردم در وضعیت ها و سنین مختلف یک موضوع را می بینند. این تصویر طوری مدلسازی می شود که یک ایده سخت از اینکه چطور یک فرد بعد از یک ضربه می تواند دنیا را ببیند، به ما می دهد. همه چیز خیلی آشنا به نظر می رسد، اما شما نمی توانید چیزی را تشخیص دهید.

سکته مغزی :

نقض گردش مغزی که با علائمی نظیر گیجی، خواب آلودگی، سردرد، استفراغ، از دست دادن آگاهی، سرگیجه و در نتیجه سکته مغزی، خونریزی مغزی و سکته مغزی نمایان می شود. خونریزی زیر عنکبوتیه

ادراک پریشی :

این تصویر می تواند ترسناک باشد، اما چیزی شبیه به خاطرات افراد دیگران و گاهی اوقات ممکن است برای خودتان پیش بیاید این گونه افراد مبتلا به ادراک پریشی هستند. این یک اختلال ادراک چهره است که در آن توانایی تشخیص چهره ها از دست می رود و به خاطر ضربه به ناحیه پس سر درست پایین مغز رخ می دهد.

سندرم سرزمین عجایب آلیس

این سندروم درک اشیا اطراف، شکل و اندازه، فضا را تحریف و بخش هایی از بدن را از شکل می اندازد. اغلب اوقات متامورفپسیا در اسکیزوفرنی، آسیب مغزی ، در طول حملات صرعی رخ می دهد.

آستیگماتیسم:

تصویر سمت چپ نشان می دهد که چگونه افراد با آستیگماتیسم می بینند اما در سمت راست افراد دیدگاه طبیعی دارند این اتفاق می افتد که مردم حتی به وجود یک تفاوت فکر نمی کنند بسیاری از آن ها آستیگماتیسم مادرزادی هستند - نقص بصری ناشی از نقض شکل لنز، قرنیه یا چشم، است که در آن توانایی دید از بین می رود.

پاریدولیا:

تصویری مبهم و پیچیده به عنوان چیزی متمایز و مشخص از انسان و حیوانات در ابرها و یا در آسمان پر ستاره و یا در هر جای دیگر دیده می شود. مغز، با توجه به ویژگی های آشنا در این موضوع، بلافاصله تصویر را به چیزی بیشتر از واقعیت تفسیر می کند - مثالا، یک چهره.

این امر توسط این واقعیت توضیح داده می شود که در طی سال ها تکامل در این روش، مغز یاد گرفته بود که احساسات و مقاصد (با تقلید)افراد و حیوانات دیگر را درک کند و حتی قبل از درک این موضوع توسط انسان آن ها را پردازش کند.

به عنوان مثال، اگر شما " ابروهای درهم کشیده فرد دیگر را دیدید، حتی اگر به این توجه نکردید، مغز می تواند این را به عنوان یک علامت تفسیر کند که بهتر است با او ارتباط برقرار نکنیم، چون عصبانی است .

Akinetic:

Akinetic یک اختلال روان پزشکی عصبی است که خود را در ناتوانی در ادراک حرکت نشان می دهد. یک شخص اشیا در حال حرکت را به عنوان مجموعه ای از قاب ها دنبال می کند که یکی پس از دیگری دنبال می شود و یک رد مات بر جای می گذارد. حرکات سریع به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفته است. Akinetic زمانی رخ می دهد که آسیب مغزی، بعد از عمل جراحی روی مغز صورت گرفته است.

بدخوانی:

چیزی مثل این توسط یک فرد با این انحراف دیده می شود. بدخوانی، نقض توانایی یادگیری خواندن و نوشتن است. برای افرادی که این اختلال را دارند ترکیب هجاها دشوار است حروف را میتوان به ترتیب غلط از آن ها درک کرد، نوشتن صحیح حروف و وصل کردن آنها بصورت کلمه غیرممکن است.علل این اختلال ممکن است وراثت یا توزیع غیر یکنواخت روابط عصبی بین دو نیم کره مغز باشد. بعضی قسمت های مغز در چنین افرادی از نظر عملکردی کم تر فعال هستند.

سندروم کاپگراس:

در این سندرم، فرد معتقد است که فردی از خانواده اش یا حتی خود او با همزاد جایگزین شده است. او می تواند ادعا کند که کارهای بدی انجام نداده است، اما همتای او، که دقیقا شبیه او است کارهایی می کند در ابتدا، اطلاعات دیداری به شکل دوکی شکل داده می شود که در آن قدرت تشخیص اشیا از جمله چهره ها وجود دارد. و مغز مسئول واکنش عاطفی به آنچه آن ها می بینند است. اگر فیبر که این دو بخش مغز را بهم متصل می کند آسیب ببیند، شروع سندروم رخ می دهد.

چگونگی بینایی افراد مبتلا به این بیماری ها

نزدیک بینی :

نزدیک بینی زمانی است که می توانید اشیا نزدیک را نسبتا خوب ببینید، در حالی که اشیا دور محو می شوند.

دوربینی:

با دوربینی نمی توانید ببینید که در کنار شما چه چیزی درست است، در حالی که پس زمینه کاملا قابل رویت است.

سینستزیا

سینستزیا یک پدیده عصبی است که در آن سیستم های حسی متفاوت (مثلا، دیداری و چشایی)"متصل" هستند و هر دوی آن ها تحریک می شوند وقتی که یکی از آن ها تحریک می شود. مثالا، فرد یک چیز به رنگ ارغوانی را می بیند و هم زمان طعم هلو را احساس می کند چنانچه در این بخش گفته ایم این پدیده هنوز به طور کامل شناخته نشده است، اما چندین نظریه در مورد علل آن وجود دارد به خاطر افزایش روابط عصبی بین نواحی مغز مسئول سیستم های حسی مختلف.

تحت شرایط خاصی:

صرع لوب گیجگاهی، آسیب های مغزی ناشی از ضربه، سکته مغزی و تومور مغزی.هم چنین سینستزیا می تواند در طول مدیتیشن، تمرکز عمیق، محرومیت حسی رخ دهد.

عملاکور :

این همان چیزی است که مردمی که عملا نابینا هستند. آن ها می توانند اشکال هندسی، رنگ ها و نور را تشخیص دهند. با این حال، آن ها کور در نظر گرفته می شوند چون نمی توانند مانند یک فرد بینا زندگی کنند.

کم بینی :

این تصویر توسط کسانی دیده می شود که بینایی خود را از دست داده اند اما هنوز هم درک روشنی از نور دارند:آن ها تنها می توانند نور و تاریکی را تشخیص دهند. معمولا، اینها افرادی هستند که بینا متولد می شوند و بعدها کور می شوند.

دوبینی :

معمولا این باور وجود دارد که یک فردی که دوبینی دارد یک تصویر را دو تا می بیند یا، مانند برخی از فیلم ها، می تواند به طور همزمان به جهات مختلف نگاه کند. حقیقت این است که مغز این فرد چیزی را نادیده می گیرد که یک چشم آن ها می بیند، بنابراین تصویر دو تا نیست. به عبارت دیگر، می توانید ببینید که آن افراد فقط با پوشاندن چشم با دست چه می بینند.

کاملا کور

کوری کامل مانند تاریکی کامل به نظر می رسد. اما یک فرد نابینا نمی تواند دنیای اطراف خود را به سادگی سیاه یا تاریک تعریف کند چون نمی داند که رنگ سیاه یا تاریک به طور کلی چیست. به هر حال، آن ها هیچ چیز در رویاهای خود نمی بینند

کوررنگی :

اشکال مختلفی از کور رنگی وجود دارد، و ما بیشتر در مورد آن ها در این مقاله نوشتیم. در این مقاله، در مورد رایج ترین شکل آن صحبت خواهیم کرد:با این انحراف، همه رنگ ها (به خصوص سبز و قرمز)کمی اشباع را از دست می دهند.

نوزاد تازه متولد شده :

این چیزی است که نوزاد تازه متولد شده می بیند:تصویر تقریبا به طور کامل محو شده در اصل، یک نوزاد فقط می تواند حضور یا عدم حضور نور را ببیند.

یک ماه پس از تولد :

بعد از یک ماه، کودک شروع به برداشتن اشیا و اشیا بزرگ می کند که حدود 8 اینچ (20 سانتیمتر)فاصله دارند. برای مثال، مادرشان هنگام شیردهی.

6ماه پس از تولد:

بعد از 3 ماه، کودک قادر به تشخیص چهره پدر و مادرشان است. بعد از 6 ماه، آن ها شروع به درک رنگ ها، رنگ قرمز و زرد می کنند.

کدخبر: 74987 تاریخ انتشار