راز مخوف نفرینهای شدید دعای علقمه!
اگر شماهم سوره علقمه را به همراه معنی خوانده باشید متوجه لعن و نفرین هایی در این سوره می شوید اما این نفرین ها به چه معناست؟
به گزارش منیبان، دعای علقمه دعایی بسیارمجرب و موثر برای گرفتن حاجت است که به توصیه امام صادق (ع) باید بعد از زیارت عاشورا خوانده شود. دعای علقمه را شیخ طوسی در کتاب مصباح المتجهد و شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان بعد از زیارت عاشورا ذکر کرده اند و این دعا را صفوان بن مهران از امام صادق (ع) نقل کرده است. یکی از سوالات متداول در مورد دعای علقمه نفرین های شدید موجود در این دعاست، اما علت لعن و نفرین در دعای علقمه چیست و چرا در دعای علقمه نفرین است؟
علت لعن و نفرین در دعای علقمه
لعن و نفرین هایی که در دعای علقمه وجود دارد، به معنی دشنام و بی ادبی نیست بلکه لعن دوری از رحمت الهی است که با عذاب و عقاب خداوند برابر می باشد. لعن و طلب عذاب برای دشمنان خدا و رسول و بندگان مظلوم خدا نه تنها بی ادبی نیست بلکه بسیار پسندیده است و خداوند نیز در قرآن استکبار، آزردن خدا و پیامبر، قتل عمدی مومن، پیمان شکنی، کفر، کتمان بینات، نفاق و... را از مولفه های کفر، ظلم و عصیان می داند و دروغگویان، ستمکاران، کافران، مرتدان، منافقان،پیمان شکنان، قاطعان رحم، فساد کنندگان در زمین و... مورد لعن قرار داده است.
به گفته قرآن، لعن به چند صورت است
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا (سوره احزاب،آیه 57)
بی گمان کسانی که خدا و پیامبر او را آزار می رسانند خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفت آور آماده ساخته است.
أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَیٰ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا، أُولَٰئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ۖ وَمَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا (سوره نساء، آیه 51-52 )
آیا به کسانی که بهره ای اندک از [دانش] کتاب [تورات و انجیل] به آنان داده شده ننگریستی که به هر معبودی غیر خدا، و هر طغیان گری ایمان می آورند؟! و درباره کسانی که کافر شده اند، می گویند:آنان از کسانی که ایمان [به قرآن و پیامبر] آورده اند، راه یافته ترند. اینانند که خدا لعنتشان کرده و هر که را خدا لعنت کند، هرگز برای او یاوری نخواهی یافت.
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَیٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ۙ أُولَٰئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ(سوره بقره،آیه 159 )
آن گروه (از علمای اهل کتاب) که آیات واضحه و هدایتی را که فرستادیم کتمان نمایند بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم، آنها را خدا و تمام لعن کنندگان (از جن و انس و ملک) نیز لعن میکنند.
لعن و نفرین ارزشمند
از این آیات استنباد می شود که لعن و نفرین کسانی که خدا و رسولش را آزار می دهند، کسانی که بر خدا و پیامبرش دروغ می بافند، کسانی که آیات و نشانه های حق را کتمان می کنند و... شایسته است و این کار ارزشمند و جایز می باشد.
لعن و نفرین ناپسند
آنچه از نگاه قرآن و وجدان ناپسند است، توهین، " سبّ " و بدزبانی است:
قرآن از مومنان میخواهد تا نسبت به مقدسات دیگر اقوام حتی مشرکان و کافران رفتاری اهانتآمیز در پیش نگیرند،از نگاه اسلامی توهین به عقاید و مقدسات دیگران، امری ناپسند بوده و جان، مال و آبروی هر انسانی فارغ از عقیده اش محترم است. از نظر امامان و پیامبران نیز دشنام و توهین کار بسیار زشتی است و توهین و دشنام به دشمنان خود را جایز نمی شمرند.آنها پیروان خود را به ادب و دوری از فحش و توهین در کلام و مخاطبه سفارش می کردند و بی ادبی و توهین و فحش را اخلاق افراد بی مقدار می دانستند.
امام صادق(ع) دوستی داشت که همواره باهم بودند، و به طور صمیمی انیس و مونس هم بودند، روزی دوستش به غلامش تندی کرد و گفت:«ای زنازاده کجا بودی؟».
وقتی که امام صادق(ع) این دشنام را از او شنید، به قدری ناراحت شد که دستش را بلند کرد و محکم بر پیشانی خود زد، و سپس فرمود:«سَبْحانَ اللهِ، آیا نسبت ناروا به مادرش میدهی؟ من تو را آدم پرهیزکاری میدانستم، (ائمه(ع) همیشه مأمور نیستند که از علم غیب خود استفاده کنند) ولی اکنون میبینم، پرهیزکار نیستی».
دوست امام(ع) به آن حضرت عرض کرد:فدایت گردم، مادر این غلام از اهالی سِنْد (از سرزمین هند) است، و بت پرست میباشد (بنابراین ناسزا به او اشکال ندارد).
امام صادق(ع) به او فرمود:اَلاعَلِمْتَ اَنَّ لِکُلِّ اُمَّةٍ نِکاحاً تَنَحِّ عَنّی:
«آیا نمیدانی که هر امّتی بین خود، قانون ازدواج دارند؟، از من دور شو»
از آن هنگام، بین آنها جدایی افتاد، و تا آخر عمر، این جدایی ادامه یافت. (وسائل الشّیعه، ج 11، ص 331.)
"سب"، فحش، دشنام و توهین، کلامی است که برای تحقیر و شکستن طرف مقابل و نسبت دادن نقص و عیبی به او (که واقعا در او وجود ندارد) صادر می شود تا طرف مقابل را از میدان به در کرده و به سکون یا تسلیم وا دارد. (التحریر و التنویر، ابن عاشور محمد بن طاهر، ج6، ص262)