خیلی پشیمانم و نمی دانم با این رسوایی بزرگ چگونه با اطرافیانم رو به رو شوم چرا که خودم هم نفهمیدم چگونه در این دام شیطانی افتادم و زندگی و آینده ام را نابود کردم و...
خیلی پشیمانم و نمی دانم با این رسوایی بزرگ چگونه با اطرافیانم رو به رو شوم چرا که خودم هم نفهمیدم چگونه در این دام شیطانی افتادم و زندگی و آینده ام را نابود کردم و...
پدرم هیچ گاه رضایت نمی داد که من بیرون از منزل کار کنم چرا که معتقد بود افراد مکار و شیاد در زیر پوست شهر لانه کرده اند و طوری افراد ساده دل را به دام می اندازند که خودش نیز انگشت به دهان می ماند ولی من به زرنگی خودم ایمان داشتم و تصور نمی کردم این گونه به روز سیاه بنشینم