این جملات بخشی از اظهارات جوان ۳۰ ساله ای است که با شکایت همسرش و به اتهام ترک انفاق به کلانتری احضار شده است. این جوان درحالی که بیان می کرد از نگاه کردن به چشمان پدر و مادرم شرم دارم، درباره ماجرای اختلافات خانوادگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد توضیحاتی داد.
قاتل در بازجوییهای فنی اعتراف کرد و گفت: ۱۳ ماه پیش به خانه دوستش رفته و با همکاری همسر دوستش، با اسلحه گرم مقتول را در یکی از روستاهای اطراف شهرستان مراغه به قتل رسانده و دفن کرده
وسوسه های شیطانی دوست شوهرم به جایی رسید که بالاخره تصمیم به طلاق از همسرم گرفتم این درحالی بود که همت نیز بدون هیچ دلیلی همسرش را طلاق داد و سرپرستی فرزندش را نیز به همسرش سپرد.
آمارها نشان میدهد که در سالهای اخیر میزان خیانت و به تبع آن جدایی و طلاق در میان زوجها بالا رفته است.
عکس منتشر شده از دختری جوان و زیبا، داستانی را به همراه داشت که خشم کاربران فضای مجازی را برانگیخت.
من نیز از پیمان به خاطر همه محبت هایش به خواهرم قدردانی می کردم تا این که فهمیدم توجه او به «حمیرا» غیرمتعارف است به گونه ای که یک شب به طور اتفاقی از خواب بیدار شدم و او را مقابل اتاق خواهرم دیدم.
هنوز باورم نمی شود که «المیرا» دست به چنین عمل وحشتناکی زده باشد. او دختری بسیار عاطفی و مهربان بود و همه رازهای زندگی اش را برایم بازگو می کرد اما متاسفانه طلاق پدر و مادرش زندگی او را به مسیر تباهی کشاند .
گاهی زندگی متاهلی با چالشهای مختلفی روبرو میشود که برای حلش نیاز به مدیریت و آگاهی داریم، اما گاهی این مشکلات، حتی مطرح کردنش هم برای افراد چالش برانگیز است زیرا از نظر عرفی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی ممنوع هستند و شخص از اینکه مطرحش کند خجالت میکشد!
زن جوان میگوید: زمانی که خیانت شوهرم را متوجه شدم دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و با او به مشاجره پرداختم. او مرا زیر مشت و لگد گرفت و نه تنها قصد داشت جنینم را سقط کند بلکه میخواست مرا هم خفه کند.
خیانت زن جوان به شوهرش او را روانی کرد تا دست به جنایت هولناکی بزند.