کار شرم‌آور داماد با عروس روز قبل عروسی+عکس
همه چیز برای برگزاری مراسم آماده بود و زوج جوان در حال تدارکات روز آخری بودند که داماد با یک تصمیم شوکه کننده همه چیز را تغییر دارد.
به گزارش منیبان؛ مردم راه های مختلفی برای مقابله با درد جدایی دارند، اما یکی از کاربران فضای مجازی به نام لِیسی روش کاملا منحصر به فردی را پیش گرفته است که کمتر عروسی توان انجامش را دارد.
لیسی در حال حاضر در دانشکده پرستاری، پرستار مراقبت های ویژه است که داستان جدایی اش به صورت یک ویدئو وایرال شد.
نامزد سابق لیسی یک روز قبل از اینکه قرار شد بعد از 5 سال نامزدی با هم ازدواج کنند، درست زمانی که همه چیز از قبل برنامه ریزی شده بود، به او گفت که دیگر دوستش ندارد و نمیخواهد با او ازدواج کند.
مادر این عروس بد شانس 30 هزار دلار خرج مراسم کرده بود که متأسفانه تمامش به باد رفت؛ اما با این وجود لیسی از نامزد سابقش عصبانی نیست فقط ناراحت است که چرا او در آخرین لحظه احساساتش را بروز داده است.
او سعی کرد برخلاف بقیه، از جدایی بهترین استفاده را ببرد و اولین کاری که کرد رفتن به سفر ماه عسلی بود که هزینه آن را پدر و مادر نامزدش پرداخت می کردند. لیسی تصمیم گرفت تا به جای غصه خوردن در نبراسکا، در ایسلند و جایی دور از چشم خانواده اش و جایی که قرار بود با همسرش ماه عسل را سپری کند، غمگین باشد.
اولین کاری هم که بعد از استراحت در ایسلند انجام داد فروش حلقه نامزدی اش بود.
او برای التیام بیشتر روحش با پولی که از فروش حلقه ها گرفت به سفر دیگری رفت. این یک سفر دو هفته ای به جزایر ویرجین بود. بعد هم لباس عروسش را سوزاند.
آخرین کاری که باید انجام می شد خلاص شدن از شر خانه ای بود که این زوج با هم خریده بودند. قضیه از این قرار بود که لیسی کل مبلغ پیش پرداخت را پرداخت کرده بود؛ زیرا نامزد سابق او یک ماه قبل از خرید؛ تمام پولش را در سفری مجردی با دوستانش خرج کرد؛ بنابراین عادلانه بود که چون آن مرد در آن مشارکتی نداشت، این اختیار را داشته باشد و هر کاری که می خواهد با آن انجام بدهد؛ بعلاوه خرج عروسی هم که به عهده خانواده خودش بوده است. او خانه را فروخت و از آن پول برای عمل زیبایی استفاده کرد.
خوشبختانه، لیسی بعد از پشت سر گذاشتن دوران غم و ناراحتی حالا شاد است. به علاوه او به تحصیلاتش هم ادامه داده و شغل جدیدی هم پیدا کرده است؛ در واقع او پس از گذشت مدت کوتاهی از این جدایی، به این نتیجه رسیده است که این اتفاق تلخ شاید یکی از بهترین اتفاقات زندگی اش بوده که او در زمان وقوع قدرت درکش را نداشت و حالا به این نتیجه رسیده است.
