تصویری شوکه کننده از قبرهای عجیبی که برای دیدن مرده ها پنجره دارد!
به تازگی مردم با قبرهای عجیبی در یک قبرستان بر خورد کردند که یک پنجره شیشه ای بر روی آن نصب شده است که این شیشه پنجره قبر بصورت مشبک می باشد .
به گزارش منیبان به نقل از ایران ناز، در زمان قدیم پنجره های برای هر قبری می گذاشتند که اقوام هر روز به دیدن مردگانشان می رفتند و تجزیه آنها را از این پنجره ها تماشا می نمودند .
یک قبر عجیب در محله وست ریور در نیوهیون در ورمونت وجود دارد. این قبر یک تپه پوشیده از چمن کوچک با یک سنگ گرانیتی بزرگ روی آن است. این بلوک گرانیتی یک پنجره شیشه ای 90 سانتیمتر مربعی رو به آسمان دارد. این پنجره تار و مبهم است و قطره های آبی زیر آن قرار دارد که اجازه نمی دهد داخل قبر را ببینید.
اما در سال 1893 شما می توانستید مستقیما داخل قبر را و صورت درحال تجزیه شدن «تیموتی کلارک اسمیت» را ببینید که به شما خیره شده است.
تیموتی کلارک اسمیت یک پزشک، یک دیپلمات و یک جهانگرد بود. او در تمام زندگی خود از ترس غیرقابل درمان زنده به گور شدن رنج می برد.
این بیماری «تافوفوبیا» نام دارد و به حالتی گفته می شود که فرد از اینکه اشتباها مرده اعلام شود و در قبر قرار داده شود می ترسد که امروزه زیاد معمول نیست. اما در آن روزها، قبل از ظهور پزشکی مدرن، این ترس چیز غیرمنطقی نبود.
در طول تاریخ، داستان های بی شماری از کسانی که اتفاقی زنده به گور شدند نقل شده است. قصه های مخوفی درمورد قربانیانی وجود دارد که گرفتار خواب عمیق یا کما شدند و سپس روزها، ماه ها و حتی سال ها بعد بیدار شدند و خود را مدفون یافتند.
فیلسوف اسکاتلندی «جان دونس اسکوتوس» (1266-1308) که به کما رفته بود با مرگ اشتباه گرفته شده و زنده به گور شد. سال ها بعد که مقبره او دوباره باز شد، جسمش را خارج از تابوت پیدا کردند و دست هایش در تلاش برای فرار پاره و خونین شده بودند.
در فوریه 1885 نیویورک تایمز درمورد مردی به نام «جنکینز» گفت که جسمش مقابل تابوتش قرار داشت با بسیاری از موهایش که کشیده بود.
گذشته از این اخبار ترسناک، بسیاری از نویسندگان داستان های وحشتناکی درباره زنده به گوری می نویسند. «ادگار آلن پو» در این زمینه زیاد نوشته است.
داستان های او «زنده به گوری»، «سقوط از خانه اشر»، «چلیک آمونتیلادو»، «برنیس» و «گربه سیاه» همگی بر پایه ترس طبیعی از زنده به گور شدن بوده اند.
برخی از کسانی که به شدت به این ترس مبتلا بودند شروع به استفاده از تابوت های امن کردند. تابوت هایی که با وسایل خاصی اجازه ارتباط فرد مدفون با دنیای بیرون را می داد.
در قرون 18 و 19 طرح های مختلفی اختراع و ثبت شدند. اگرچه بسیاری از مردم آرزو داشتند در این تابوت ها دفن شوند یا می خواستند جسد بستگانشان چند روز پس از مرگ چک شود، یا دفن را به تاخیر می انداختند تا مطمئن شوند مرده زنده نمی شود، اما نمونه های ثبت شده بسیار کمی از مردمی که واقعا در این تابوت ها دفن شدند وجود دارد و هیچکسی تا به حالا با آن ها نجات داده نشده است.
هنگامی که رابرت رابینسون، در سال 1791 درگذشت، یک قاب شیشه ای متحرک وارد تابوت او شد و از این طریق نگهبان می توانست بدن او را بازرسی کند که همچنان مرده باشد.
تیموتی کلارک اسمیت نیز قبر مشابهی داشت. وقتی او در سال 1893 درگذشت، او را در قبر مخصوصش که از پیش آماده شده بود و یک پنجره شیشه ای داشت که مستقیما رو به چهره تیموتی بود قرار دادند. علاوه بر این او را با یک زنگ در دست دفن کردند تا بتواند برای درخواست کمک صدایش را در آورد.
آخرین اختراعی که برای این ترس ثبت شد در سال 1995 بود. این تابوت ایمنی مدرن شامل زنگ اضطراری، سیستم ارتباطی، چراغ قوه، دستگاه تنفس، مانیتور و محرک قلبی می شد.