مروری بر اخبار گذشته؛

دسیسه شوم نامادری برای شوهر و پسرخوانده

پسر نوجوانی که با همدستی نامادری‌اش پدر خود را پس از مسموم کردن به قتل رسانده بود، صبح دیروز به همراه همدست‌اش در دادگاه کیفری تهران محاکمه شد.

دسیسه شوم نامادری برای شوهر و پسرخوانده

 

به گزارش منیبان؛  این نوجوان که به صورت غیرعلنی محاکمه می‌شد به قضات دادگاه گفت: «نامادری‌ام به شیوه‌های مختلف و با وعده‌های پوچ مرا برای قتل پدرم تشویق کرد.» نوزدهم مرداد سال 93 با کشف جسد مردی به‌نام خسرو – 44 ساله – در صندوق عقب یک خودروی زانتیا به رانندگی پسر 14 ساله‌ای به‌نام – فرهاد – بازپرس کشیک قتل بلافاصله در محل مورد نظر در یکی از خیابان‌های اسلامشهر حضور یافت. پسر نوجوان در حالی که از دستگیری زودهنگام شوکه بود در نخستین مرحله بازجویی به قتل پدرش «خسرو» اعتراف کرد. او پس از اعتراف به قتل بازداشت شد و به کانون اصلاح و تربیت استان تهران انتقال یافت.فرهاد در نخستین جلسه محاکمه که یک سال پیش در شعبه چهارم دادگاه کیفری که به ریاست قاضی کیخواه – مستشار دادگاه – برگزار شد به قتل پدرش اعتراف کرد. اما در ادامه جلسه دادگاه، متهم نوجوان با اظهارات تازه‌ای ادعا کرد که نامادری‌اش هم در قتل پدرش نقش داشته است.

در حالی که قضات از اظهارات پسر نوجوان تعجب کرده بودند علت این ادعا را پرسیدند که او پاسخ داد: «این زن با رفتارهای وسوسه‌آمیز و شیطانی‌اش مرا تحریک کرد و وعده داد اگر قتل پدرم را به گردن بگیرم او به‌عنوان «ولی دم» رضایت خواهد داد و از بازداشت آزاد می‌شوم. اما وقتی متوجه شدم که پدربزرگ و مادربزرگم برایم تقاضای قصاص کرده‌اند تازه فهمیدم که نامادری‌ام هیچ نقشی در آزادی‌ام ندارد و وعده‌های او دروغ بوده است.فرهاد در ادامه دفاع از خود به رابطه نامشروع با نامادری‌اش اشاره کرد و همین موضوع باعث شد قضات دادگاه ادامه محاکمه را متوقف کنند تا تحقیقات بیشتری در این‌باره انجام شود. سرانجام با گذشت یک سال از این محاکمه ناتمام صبح دیروز متهم این‌بار به همراه نامادری‌اش در شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران حضور یافته و محاکمه شدند.در ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان متن کیفرخواست علیه هر دو متهم را خواند و سپس اولیای دم (پدر و مادر مقتول) خواستار قصاص نوه و عروس‌شان شدند.آنگاه متهم ردیف اول «فرهاد» که به سن 17 سالگی رسیده است، پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات پاسخ دهد.چه شد که تصمیم گرفتی پدرت را بکشی؟پدرم بداخلاق بود و دائم مرا به خاطر معاشرت با دوستانم دعوا می‌کرد. نامادری‌ام هم با تحریک و رابطه جنسی مرا ترغیب کرد که پدرم را به قتل برسانم.نامادری‌ات چه گفت و چه وعده‌ای به تو داد؟او گفت: اگر پدرت را بکشی تمام اموال او به تو می‌رسد. اگر یک روز هم معلوم شود که تو او را کشته‌ای من به‌عنوان شاکی، تو را می‌بخشم تا از مجازات معاف شوی و بعد هم می‌توانیم در کنار هم باشیم.نقشه قتل پدرت را چه کسی طراحی کرد؟نامادری‌ام. البته از دوستم هم خواسته بودم که در اجرای نقشه کمک کند اما او نیامد.

چرا نیامد؟نمی‌دانم شاید ترسیده بود.

چطور پدرت را کشتی؟3 بار تصمیم به قتل پدرم گرفتم. دفعه اول قرص خواب‌آور داخل شربت‌اش ریختیم اما هیچ تأثیری نداشت. برای دومین بار هم این کار را انجام دادیم اما شربت خواب‌آور را نخورد. دفعه سوم 10 قرص را داخل غذایش ریختیم که بالاخره خورد و بیهوش شد. البته داشت به هوش می‌آمد که اسپری اشک‌آور به چشمانش زدم و بعد چند ضربه لوله فلزی آب به سرش کوبیدم. بعد از آن طنابی را که از قبل آماده کرده بودم دور گردنش پیچیده و خفه‌اش کردم.هنگام قتل پدرت کسی هم در خانه بود؟نه، قبل اینکه نقشه قتل را اجرا کنم نامادری‌ام یک خودرو از آژانس گرفت و با خواهر و برادر کوچکترم از خانه بیرون رفتند.بعد از کشتن پدرت چه کار کردی؟یک دفتر سررسید را که نامادری‌ام از من خواسته بود برداشتم و چند بار اثرانگشت پدرم را در آن زدم. بعد از آن دفتر را در پیشخوان آشپزخانه گذاشتم. به نظرم نامادری‌ام تصمیم داشت با استفاده از این اثر انگشت ثروت پدرم را به نام خودش منتقل کند.جسد را چگونه از خانه خارج کردی؟پدرم هیکل سنگینی داشت. به سختی جسدش را به حیاط خانه کشاندم و توی صندوق عقب ماشین‌اش گذاشتم تا او را بیرون ببرم. تقریباً هوا روشن شده بود.چه ساعتی تصمیم به کشتن پدرت گرفتی؟ساعت 2 بامداد. بعد از اینکه پدرم شام مسموم را خورد و نامادری‌ام از خانه رفت او را کشتم.جسد را با خودروی پدرت به کجا بردی؟نمی‌دانستم جسد را کجا رها کنم، از رباط‌‌کریم به سمت اسلامشهر راه افتادم. تا ساعت 10 یا 11 صبح در خیابان‌ها می‌گشتم تا جسد پدرم را جایی رها کنم تا اینکه در میانه جاده خودرو خراب شد. با نمایندگی شرکت تماس گرفتم تا ماشین مرا به نزدیک‌ترین تعمیرگاه ببرند. بین راه بود که من از خستگی خوابم برد، در خواب بودم که با صدای افسر پلیس بیدار شدم و فهمیدم جسد پدرم را در صندوق عقب ماشین پیدا کرده‌اند.چند سال داشتی که پدر و مادرت از هم جدا شدند؟دو ساله بودم که مادرم طلاق گرفت و رفت.تا 14 سالگی کجا زندگی می‌کردی؟پیش پدربزرگ و مادربزرگ اما بعضی وقت‌ها هم به خانه پدرم می‌رفتم.چرا «شیشه» مصرف کردی؟نامادری مرا معتاد به شیشه کرده بود.ارتباط نامادری با تو چگونه بود؟نامادری‌ام زن سالمی نبود و هروقت من را در خانه تنها می‌دید تحریکم می‌کرد تا با من رابطه جنسی برقرار کند ولی من همیشه می‌ترسیدم.چرا؟می‌ترسیدم پدرم متوجه شود و...چند وقت بود که شیشه مصرف می‌کردی؟تقریباً 5-6 ماهی بود.پول شیشه را از کجا می‌آوردی؟نامادری‌ام می‌داد. پدرم پولدار بود و تمام پول‌های پدرم هم دست نامادری بود.

محاکمه نامادری پس از اظهارات متهم ردیف اول، «شهره» - 35 ساله – متهم ردیف دوم به اتهام معاونت در قتل و همچنین رابطه نامشروع پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.چند سال با همسرت زندگی کردی؟حدود 10 سال.چند سال است که ماده مخدر شیشه مصرف می‌کنی؟تقریباً 6 سال.قبل از ازدواج اعتیاد داشتی؟بله. 2 سال قبل از ازدواج هم سیگاری بودم.شوهرت می‌دانست؟نه، ولی بعد از ازدواج به من مشکوک شد و فهمید.شوهرت از مصرف شیشه خبر داشت؟بله، برای همین حتی ترک‌ام داد اما من پنهانی استفاده می‌کردم.چرا تصمیم گرفتی شوهرت را بکشی؟من شوهرم را نکشتم و اتهام‌ام را قبول ندارم.

چرا روز قتل شوهرت بیرون رفتی؟از شوهرم قهر کرده بودم. به خاطر نشستن لباس‌هایش با هم دعوایمان شد و من به خانه مادرم رفتم.چرا با فرهاد رابطه پنهانی داشتی؟او دروغ می‌گوید. من او را بزرگ کرده‌ام، من شوهر داشتم و هرگز نیازی به این رابطه نداشتم.چرا صورت و دندان‌هایت به این وضعیت درآمده؟به خاطر مصرف مواد مخدر.چند فرزند داری؟یک پسر 11 ساله و یک دختر 5 ساله.

مجازات اعدام برای نوجوان پدرکش

پس از اظهارات متهم ردیف دوم، قضات وارد شور شدند و با توجه به نظریه پزشکی قانونی که سلامت روانی و رشد کمال عقلی پسر نوجوان را تأیید می‌کرد او را به اتهام قتل عمد پدرش به قصاص محکوم کردند. این نوجوان همچنین به خاطر رابطه نامشروع با نامادری‌اش به 99 ضربه شلاق محکوم شد.قضات دادگاه نامادری را هم به اتهام معاونت در قتل همسرش به 15 سال حبس و به خاطر رابطه نامشروع به 99 ضربه شلاق محکوم کردند.

منبع:ایران

این خبر مربوط به تیر 1396 بوده و صرفا جهت عبرت آموزی بازنشر شده است.


ت ت
کدخبر: 255483 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین