اعتیاد کودکان بلای هولناک این روزها
اعتیاد کودکان مسئلهای نیست که بتوان آن را پنهان کرد چرا که به راحتی در محلات فقیرنشین قابل مشاهده است و میتوان این کودکان را که معمولا مورد سوءاستفاده خانواده و اطرافیان خود قرار میگیرند و برای همیشه از چرخه زندگی اجتماعی دور میشوند را مشاهده کرد.
به گزارش منیبان؛ این روزها اعتیاد کودکان دیگر موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد، علاوه بر شیوع استفاده مواد مخدر در میان کودکان و نوجوانان در جامعه، تولد کودکان معتاد و اعتیاد کودکانی که در محلات فقیرنشین حاشیه شهر زندگی میکنند از معضلاتی است که بسیاری از فعالان حقوق کودک در سالهای اخیر از آن سخن گفته اند. با وجود اینکه مطالعات دورهای نسبتا منظمی درمورد اعتیاد و جامعه هدف آن انجام میشود اما مشخص نیست دقیقا چه تعداد از کودکان و نوجوانان قربانی اعتیاد شدهاند و در منجلاب مواد مخدر فرو رفتهاند. در هر صورت مهم نیست که چه تعداد از کودکان درگیر اعتیاد هستند، حتی یک کودک هم زیاد است و باید برای آن فکری شود.
کودکان معتاد در برخی استانها بیشتر مصرف کننده تریاک هستند/ افزایش رفتارهای پرخطر جنسی در کودکان مصرف کننده
پریسا پیرخندان، مددکار اجتماعی و مسئول کمیته ی مددکاری اجتماعی انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به وضعیت اعتیاد بین کودکان گفت: اعتیاد کودکان یکی از آسیب های اجتماعی است که همچون سایر آسیب های کودکان به دلیل تشدید نابرابری و نابه سامانی در جامعه، رو به رشد و فاقد نظارت و کنترل مؤثر است در واقع کودکان همچنان در معرض گرفتاری در سوء مصرف مواد مخدر هستند و تا زمانی که رویکردهای سطوح کلان و میانی به جای پیشگیری بر درمان و به جای حل مسئله بر انکار و مجازات متمرکز باشد، این گونه آسیب ها بنا به ماهیت شان رو به رشد خواهند بود.
او درمورد دلایل اصلی روی آوردن کودکان و نوجوانان به اعتیاد افزود: اعتیاد یک آسیب اجتماعی است که در همبستگی با نابرابری های اجتماعی، بیعدالتی، فقر و کنشهای متقابل اجتماعی در ارتباط است در واقع نمی توان فردی که سوء مصرف مواد مخدر دارد را نه به عنوان مجرم و نه به عنوان بیمار تلقی کرد بلکه فرد و محیط در یک کنش متقابل بر هم اثرگذار هستند و از هم تأثیر می پذیرند اما در مورد کودکان، سهم این تأثیر و تأثر تا حدودی متفاوت است و ساختارهای اجتماعی و کارکرد نهادهای جامعه در گرفتاری کودکان در این آسیب اجتماعی بسیار تعیین کننده است زیرا کودکان حق برخورداری از امنیت و یک محیط اجتماعی سالم را دارند.
پیرخندان ادامه داد: آنها به تنهایی قادر به مراقبت از خود و تأمین نیازها و حقوق اساسی خود نیستند و تأمین آن بر عهده نهادهای اجتماعی اعم از خانواده، نهادهای آموزشی و رفاهی و دولت است، کودکان قدرتی بر انتخاب و ارادهای بر آگاهی سوء مصرف مواد مخدر و رهایی از آن ندارند بنابراین چنانچه ساختار جامعه مستعد آسیب باشد و نهادها نقش خود را به درستی انجام ندهند، آسیب پذیری کودکان از جمله گرفتاری در سوء مصرف مواد مخدر افزایش پیدا میکند.
این مددکار اجتماعی تصریح کرد: علاوه بر انواع مسائلی که از پیش برای کودکان وجود داشته، در این روزها که جامعه از حالت تعادل خارج است و نوعی بحران و تغییرات پیش بینی نشده را تجربه می کند، چون ساختارهای جامعه آمادگی پیشگیری از آسیب را نداشتهاند، طبیعتاً آسیب های اجتماعی تشدید میشوند از طرفی فقدان آموزشهای مؤثر به کودکان در زمینهی خودمراقبتی و روابط اجتماعی، آموزش خانواده و نهادهای جامعه درباره ی ضرورت رعایت و حفاظت از حقوق کودکان، فقدان رویکردهای حفاظت از کودکان در وضعیت دشوار، تغییر ارزشهای گروههای نوجوان بدون اینکه آموزشهای لازم را دریافت کرده باشند و بی توجهی نهادهای متولی به این تقدم و تأخر فرهنگی، فشارها و تنشهای روانی ناشی از قرار گرفتن در شرایط بحرانی که پیامدهایی نظیر تشدید فقر، افزایش بازماندگی از تحصیل، کاهش دسترسی به منابع حمایتی روانی و اجتماعی، افزایش دسترسی به اطلاعات و ارتباطات نامناسب با سن کودکان در فضای مجازی و دسترسی آسانتر ناقضان حقوق کودک به آنها، فقدان نظارت و حمایت اجتماعی از کودکانی که در معرض گروههای قلدر یا بزرگسالان مشوق کودک به اعتیاد هستند، دلایل گرایش کودکان به سوء مصرف مواد مخدر است که پیامدهای ضعف ساختار و کارکرد نهادهای اجتماعی به عنوان موظفان اصلی تأمین سلامت و امنیت کودکان هستند.
پیرخندان با اشاره به تنوع مواد مخدر مصرفی میان کودکان گفت: تنوع مواد مخدر نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده و این تنوع بر اساس قانون بازار امکان انتخابهای گسترده را بیشتر و دسترسی به آن را تسهیل کرده است بنا به تنوع و همچنین سهولت مصرف، نوع لذت، تصور غلط عدم وابستگی و ... امروزه مصرف مواد مخدر صنعتی در میان کودکان و نوجوانان بیشتر است اما کودکان بسیاری به ویژه در سنین پایین تر همچنان مصرفکننده مواد مخدر سنتی هستند و این امر در مناطق جغرافیایی که در آن مصرف موادی مانند تریاک جزو خرده فرهنگهای آن منطقه است، بیشتر مشاهده میشود و متأسفانه ما با تعداد زیادی از کودکان مواجه هستیم که ناخواسته و بدون آگاهی، با تشویق و تأیید بزرگسالانشان در خانواده عادت به مصرف مواد مخدر به عنوان بخشی از امورات جاری زندگی دارند.
مسئول کمیته مددکاری اجتماعی انجمن حمایت درمورد احتمال ابتلای کودکان معتاد به بیماریهایی چون ایدز و هپاتیت افزود: آمار درستی در دسترس نیست اما با یک تحلیل شاید بتوان گفت که بدیل تغییر شیوه ی مصرف مواد مخدر، احتمال ابتلا به بیماری هایی نظیر ایدز و هپاتیت به عنوان پیامد مستقیم مصرف مواد مخدر کاهش یافته باشد چون این بیماریها اغلب از راه استفاده از سرنگ مشترک و ... منتقل می شدند اما طبیعتاً پیامدهای غیرمستقیم سوء مصرف مواد مخدر مثل انجام رفتارهای پرخطر جنسی و ... همچنان خطر ابتلا به هپاتیت و ایدز را برای کودکان بالا نگه می دارد.
پیرخندان درمورد کودکانی که معتاد به دنیا میآیند بیان کرد: آمار رسمی در این زمینه به صورت عمومی منتشر نمی شود اما به طور کلی نرخ بارداری در زنان با سوء مصرف مواد مخدر بنا به دلایلی از قبیل عدم آگاهی یا توجه به پیشگیری از بارداری، روابط جنسی کنترل نشده تحت تأثیر سوء مصرف مواد مخدر، نیاز به کسب درآمد از طریق روابط جنسی که ریسک بارداری را افزایش می دهد و یا کسب درآمد از فروش نوزاد بالاست و چنانچه این زنان به منابع اجتماعی، حمایتی و آموزشی نظیر مراکز کاهش آسیب دسترسی یا ارتباط مناسب نداشته باشند، تولد نوزادانی با وابستگی به مواد مخدر در دوره جنینی به دلیل اعتیاد مادر نیز افزایش خواهد یافت.
این مددکار اجتماعی با اشاره به پیش بینی قانون حمایت از اطفال و نوجوانان درمورد اعتیاد گفت: بر اساس بند "ذ" ماده 3 این قانون نقض قوانین جزائی توسط طفل یا ارتکاب جرم توسط نوجوان و یا استفاده از آنها در فعالیت های مجرمانه، وارد شدن یا وارد کردن طفل و نوجوان در فعالیتهایی نظیر اعتیاد آنان به مواد مخدر، جزو وضعیت مخاطرهآمیز محسوب شده و موجب مداخله و حمایت قانونی از طفل و نوجوان می شود اما بیشترین خلأها مربوط به ضمانت اجرایی قوانین است.
پیرخندان ادامه داد: علاوه بر این نه فقط در حوزه ی قضایی بلکه در حوزههای اجتماعی نیز نگاه کلان به اعتیاد کودکان، رویکردی جرم انگارانه است و کمتر کودکان به عنوان قربانیان شرایط ساختاری جامعه در نظر گرفته می شوند در واقع افزون بر تقویت ضمانتهای اجرایی، پیش بینی حمایتهای روانی-اجتماعی تخصصی در قوانین با هدف پیگیری وضعیت کودکان آسیب دیده از سوء مصرف مواد مخدر و پیشگیری از بروز این آسیب ها یا تکرار آن می تواند در کاهش این آسیب و بهبود وضعیت کودکان مؤثر واقع شود.
افزایش اعتیاد در پاندمی کرونا/ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان فشل است/ اعتیاد اجباری گریبان گیر کودکان تکدی گر شده است
سیدهادی معتمدی، آسیب شناس اجتماعی و جامعه شناس با اشاره به وضعیت اعتیاد بین کودکان ایرانی گفت: از زمانی که سن اعتیاد کاهش پیدا کرد و مراجعاتی به مراکز مختلف برای ترک اعتیاد کودکان وجود داشت به این نتیجه رسیدیم اعتیاد خط قرمز خود را شکانده و وارد دنیای کودکان شده است به همین دلیل اصطلاحی تحت عنوان کودکان در معرض خطر اعتیاد به وجود آمد یعنی دانش آموزان و کودکانی که در خانواده خود یک فرد معتاد حال چه پدر، مادر یا خواهر و برادر دارند در معرض خطر اعتیاد هستند بنابراین اگر 2 میلیون نفر مصرف کننده در کشور داشته باشیم، تعداد این افراد در معرض خطر چشمگیر و قابل توجه خواهد بود.
او افزود: متاسفانه این شرایط در حالی است که فروش سیگار و دخانیات به کودکان ممنوع نیست و هیچ مغازه و دکهای نیست که از فروش سیگار به کودک امتناع کند بنابراین این وضعیت شرایط را بدتر میکند و ممکن است کودکی برای خرید سیگار پدر و عضوی از خانواده خود مصرف کننده شود.
معتمدی با تاکید بر وجود رقم سیاه در اعتیاد کودکان تصریح کرد: آمار اعتیاد آشکار نیست و هیچ فرد معتادی اعتیاد خود را ثبت نمیکند از طرفی نمیدانیم در هر خانواده چند نفر معتاد هستند و چند نفر در معرض خطر اعتیاد بنابراین صحبت از اینکه آمار اعتیاد رو به افزایش یا رو به کاهش است، اشتباه محض است چون این آمار فقط از روی حدسیات به دست میآید.
او افزود: دلیل دیگر اینکه در اعتیاد کودکان رقم سیاه وجود دارد این است که استفاده از مواد مخرم جرم است و معمولا پنهانی انجام میشود از طرفی اینکه چه مواد مخدری را جزء مواد مخدر حساب کرد نیز اهمیت دارد برای مثال بنده سیگار و قلیان هم جزء اعتیاد حساب میکنم بنابراین تمام این موارد باعث میشود آمار دقیقی از مصرف کنندگان به ویژه کودکان مصرف کننده نداشته باشیم.
این آسیب شناس بیان کرد: دستیابی به رقم سیاه اعتیاد نیاز به پژوهشهای کلاسیک در حجم نمونه مشخص و پُر کردن پرسش نامه است که در چند سال اخیر چنین پژوهشی انجام نشده بنابراین اینکه اخیرا گفته شده آهنگ رشد اعتیاد در دانش آموزان متوقف شده درست نیست و فقط مبنی بر آمار دستی است که مدارس ارائه دادند و از آنجایی که مدارس تعطیل هستند و آموزشها آنلاین انجام میشود و هیچ مدرسهای ارتباط مسقیم با دانش آموزانش ندارد، رقم رو به کاهش در آمارهای دستی آنان دور از انتظار نیست.
معتمدی گفت: به شخصه نه به آمار رو به افزایش نه به آمار رو به کاهش اعتمادی ندارم چون معتقدم باید براساس پژوهشهای معین این کار انجام شود.
او به افزایش اعتیاد در اپیدمی کرونا اشاره کرد و گفت: به طور کلی اعتیاد در کشور کاهش پیدا نکرده است و اتفاقا کرونا و بیکاری تا اندازهای اعتیاد را افزایش داده بنابراین باید به آمار توقف یا کاهش اعتیاد شک کرد و بررسیهای دقیق تری انجام داد.
این جامعه شناس درمورد علل روی آوردن کودکان به اعتیاد بیان کرد: اینکه ما بگوییم کودک معتاد به دنیا میآید، هم غلط است هم حرف مجرمانه تلقی میشود چون از ابتدا کودک را محکوم به اعتیاد میکنیم درصورتی که ممکن است یک مادر باردارِ معتاد فرزندی را به دنیا بیاورد که در خونش مقداری مواد وجود داشته باشد که به راحتی او را ترک میدهند پس اگر بخواهیم علت اعتیاد در یک کودک را ژنتیکی عنوان کنیم درست نیست و ما حق نداریم با گفتن این جمله مسئولیت را از دوش خود برداریم درواقع به عبارتی دیگر اعتیاد در کودکان از لحاظ ژنتیک بسیار پیچیده است که نباید به راحتی پذیرفت.
او افزود: سازمان بهزیستی براساس تعداد کودکانی که در مراکز هستند صحبت میکند به همین دلیل تعداد آنها در جامعه ما همچنان مغفول است و از آنجایی که کودکانمان را در معرض معاینههای روحی، روانی و اجتماعی قرار نمیدهیم و مددکاری در حوزه کودکان فعال نیست، نمیتوانیم به آمار دقیق برسیم اما شخصا با توجه به تجربه شخصی خود میگویم هر خانوادهای که یک معتاد در آن وجود داشته باشد، کودک به علت الگوگیری به سمت اعتیاد سوق پیدا میکند.
معتمدی علت اصلی اعتیاد را الگوگیری از والدین و خانواده دانست و گفت: علت اصلی و عمده اعتیاد الگوگرفتن از پدر، مادر یا سایر اعضای خانواده است علت دیگر نیز اعتیاد اجباری است که بین کودکان کار و تکدی گر که بدسرپرست یا بی سرپرست هستند و در اختیار باندهای بزه قرار دارند، دیده میشود که توسط کارفرمای خود مجبور به استفاده از مواد مخدر میشوند.
این جامعه شناس قانون حمایت از اطفال و نوجوانان را فشل دانست و عنوان کرد: این قانون فشل است و آنطور که باید و شاید به مسائلی چون حقوق کودک، کودک آزاری، ازدواج آنان، اعتیاد کودکان، تحصیل آنان، کودکان کار و... پرداخته نشده است و جامع نیست و اگر به گفته برخی کامل است اینکه چرا اجرا نمیشود و بالاخره چه کسی باید آن را اجرا کند مشخص نیست و محل بحث است.
تعداد کودکان معتاد در مراکز درمان ناچیز است/ بیشتر این کودکان در استانهای جنوبی هستند/ تعداد کودکان کار مبتلا به ایدز بالا نیست
فرید براتی سده، معاون پیشگیری و درمان سازمان بهزیستی کشور با اشاره به تعداد کودکان معتاد در کشور گفت: ما معتاد متجاهر زیر 18 سال در کشور نداریم بلکه کودکان مصرف کننده زیر 18 سال داریم که بی خانمان هستند و در اثر ملاحظاتی در خیابان زندگی میکنند اما به معنای دقیق متجاهر زیر 18 سال نیستند.
او افزود: آماری از تعداد دقیق کودکان معتاد زیر 18 سال نداریم اما میدانیم که تعداد آنها در کل کشور زیاد نیست البته این در حالیست که در استانهای جنوبی تعداد آنها بیشتر است.
براتی سده با تاکید بر اینکه کودکان معتاد در مراکز درمان میشوند نه صرفا نگهداری، تصریح کرد: طبق توافقات سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان، ستاد مبارزه با مواد مخدر و کمیته درمان ستاد که مسئولیت آن با وزارت بهداشت است، ارائه خدمات درمانی به همه کودکان اعم از کودکان دارای خانواده، بی خانواده، بدسرپرست، کودک خیابانی، کودک کار و... با وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی تابع وزارت بهداشت است و هیچ وظیفهای بر عهده سازمان بهزیستی قرار نگرفته است.
او با تاکید بر غیرقانونی بودن کمپ کودکان گفت: از آنجایی که بهزیستی هیچ وظیفه ای در این خصوص ندارد، اصلا چیزی به اسم کمپ نگهداری کودکان معتاد وجود ندارد و اگر کسی چنین کمپی داشته باشد برخلاف مقررات و ضوابط قانونی است.
معاون پیشگیری و درمان سازمان بهزیستی درمورد روند درمان کودکان معتاد بیان کرد: کودکان معتاد به دانشگاههای علوم پزشکی ارجاع داده میشوند و آنها نیز موظف هستند کودکان را یا در بخش اطفال، مراکز روان پزشکی یا به صورت درمان سرپایی تحت درمان قرار دهند تا پس از ترک اعتیاد تکلیفشان مشخص شود.
او افزود: پس از ترک کودکان اگر قاضی تشخیص دهد شرایط اجتماعی و خانوادگی کودک مناسب است با گرفتن تعهد از خانواده کودک را به آنها بازمیگرداند، اگر کودک بدسرپرست باشد با حکم قاضی به معاونت اجتماعی سازمان بهزیستی معرفی میشود تا در مراکز شبه خانواده نگه داری شوند البته اگر به مرور زمان کودک از بدسرپرستی دربیاید با حکم قاضی به خانواده خود بازگردانده میشود همچنین دسته سوم کودکانی هستند که به اصطلاح متجاهر تلقی میشوند؛ یعنی خانه و خانواده ندارند و در پاتوق زندگی میکنند که در این شرایط آنها نیز به مراکز شبه خانواده ارجاع داده میشوند در حقیقت وظیفه بهزیستی درمان اعتیاد کودکان نیست بلکه پس از درمان وارد عمل میشود.
براتی سده درمورد بیماریهای احتمالی که متوجه این کودکان میشود، تصریح کرد: در حال حاضر با همکاری کمیته کشوری ایدز از کودکان کار و خیابان به طور دائم تست میگیریم همچنین به آنها و خانوادههایشان نیز آموزشهای لازم را ارائه میدهیم و خوشبختانه باید بگویم تعداد کودکان کار و خیابان خیلی بالا نیست و برخلاف صحبتهایی که گفته میشود ایدز بین کودکان کار بسیار بیشتر از بقیه افراد است اینگونه نبوده و آمار در این کودکان بیشتر از جمعیت عمومی نیست.
او ادامه داد: کسانی که مبتلا به ایدز هستند بلافاصله به دانشگاههای علوم پزشکی، مراکز بیماریهای رفتاری در معاونت بهداشتی دانشگاهها معرفی میشوند تا تحت درمان یا کنترل قرار گیرند.
پس از دو دهه چه زمانی وقت اجرای قانون حمایت از اطفال و نوجوانان میرسد؟
قانون حمایت از اطفال و نوجوانان آمد تا حق و حقوق کودکان را به آنها بازگرداند، قانونی که قریب به 2 دو دهه در مجلس ماند تا سرانجام در روزهای آخرین مجلس دهم به تصویب رسید اما گویا اکنون که تبدیل به قانون شده قرار نیست اجرا شود و جای سوال است آیا باز هم باید چندین دهه منتظر اجرای آن بمانیم؟ فراموش نکنیم قانون تنها راه حل مشکلات نیست آن هم مشکلاتی از جنس آسیبهای اجتماعی که ریشه در بطن خانواده و جامعه دارد و نیاز است بیش از هرچیز حتی قانون گذاری و برخورد قانونی خودمان به خودمان بیاییم و اجازه ندهیم حتی یک کودک به دلیل الگوگیری از خانواده، شرایط محیطی، فقر و هزاران دلیل دیگر قربانی اعتیاد شود و در مرداب آن دست و پا بزند.