یادداشت همسر رئیسی درباره مدپوشی
جمیله علم الهدی همسر رئیس جمهور یادداشتی با عنوان"مدپوشی در کشاکش عرفی گرایی و دین گرایی" در روزنامه ایران منتشر کرده است.
به گزارش منیبان، جمیله علم الهدی، همسر رئیس جمهور، نوشته است:
دستکم دو رویکرد اجتماعی و اخلاقی به موضوع مد وجود دارد:
در رویکرد اجتماعی که خود واژه مد و مدپوشی تختهبند آن هستند، معلوم و مبرهن است که مد ماهیت اجتماعی دارد و اقتضای این نوع ماهیت وابستگی به نهادهای اجتماعی است. از این رو مد و مدپوشی به همه یا برخی عناصرمهم در نهادهای اجتماعی از جمله اقتصاد، سیاست، فناوری، زبان، تاریخ و... حساس میباشد.
در رویکرد اخلاقی پوشش و از جمله مدپوشی به اصطلاح moral relevant یا moral based است یعنی به باورهای اخلاقی فرد به خودی خود یا فرد در مقام عضویت یک گروه وابسته میباشد. مدپوشی حتی در همین رویکرد اخلاقی متضمن جنبههایی از اجتماعی شدگی است و معمولاً متناسب با برخی اصول جهانشمول و برخی عادات اخلاق محلی شکل میگیرد.
از اینرو هر یک از ما به تجربه درمییابیم که فارغ از رویکرد و مبانی مدپوشی، هم مدپوشی حکایتگر باورهای اخلاقی و دینی و خصوصیات روانی افراد است و هم مد و پوشاک مثل سایر رفتارها یک زبان غیرگفتاری است و در واقع دغدغهها، ارزشها، سلیقهها، ملاحظات مالی و عمومی و استقلال اخلاقی و شرایط و طبقه اجتماعی افراد را بیان میکند.
دیالوگ شهودات اخلاقی با فهم روشمند و سازوار از دین یا متن مقدس جهت اعتبار بخشی به روایت ما یا برداشت ما از متن مقدس لازم میباشد. در اینجاست که دو شیوه در پیش میگیرند؛ یکی شیوه رابرت آدامز که بر پیروی از خدای مهربان تأکید دارد و دیگری شیوه جان رالز که بر موازنه متأملانه و واکاوی مبادی و مبانی شهودات اخلاقی تأکید دارد.
عدم تعین انتولوژیک ارزشهای اخلاقی توسط خداوند که در واقع بر تفاوت در دو نوع الهیات یعنی خدای دئیستی یا نامتعین و غیرشخصی و خدای ادیان ابراهیمی یعنی شخص عالم قادر، صاحب اراده، صاحب جود و... تمرکز دارد. ضرورت سازگاری معرفت شناختی متن مقدس یا دین با امور جهانشمول (دستاوردهای بشر، حقوق بشر)
نتیجه خطرناک: اخلاق سکولار با فرامین خدا در دین همپوشی دارد. مثال: عدالت فعل خداست و متعلق آن نمیتواند با فهم عرفی از عدالت یا امر اخلاقی ناسازگار باشد (کودک آزاری یا قتل و...) و اگر سازگاری نداشته باشد (مثل حدود زنا، قصاص و...) بسته به مورد فرد خداباور باید تصمیم اخلاقی بگیرد و برای این کار لازم است شهودات اخلاق عرفی را با فرامین الهی به دیالوگ بگذارد.
برای واکاوی مبانی و مبادی شهودات اخلاقی که در نظریه «موازنه متأملانه جان رالز» ضرورت و اهمیت دارد ما به فهرستی از ارزشهای جهانشمول اخلاق عرفی نیاز داریم تا بتوانیم با موقعیت خاصی که برای یک رفتار اخلاقی برای ما پیش میآید و با هرمنوتیک خاصی که در متن فرمان الهی به نحو روشمند و سازوار برقرار میکنیم به تصمیم اخلاقی دست پیدا کنیم. وفا، سپاس، بیآزاری، بهسازی خویشتن، عدالت مهربانی و کرامت انسان در زمره ارزشهای جهانشمول و عرفی است که میتواند بهطور اولیه یا در ترکیب با یکدیگر و اشتقاق ارزشهای مشتق مبنای سازگاری یا اعتبار روایتها یا برداشتهای ما از دین یا کتاب مقدس باشد. البته این همه خاص فرد خداباور و متدین هست. فرد خداناباور چه؟ هیچی میتواند تابع عوامل روانی یا اجتماعی و تجربههای خود باشد، در هر صورت اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است. (ایوان در رمان برادران کارامازوف، نوشته داستایوفسکی).
در رویکرد اجتماعی هرچند پوشش موضوع جذاب بسیاری از مطالعات تاریخی، جغرافیایی و باستانشناسی بوده و هست ولی مطالعات بسیار مهم و اساسی و آیندهگرا و ناظر به عمل فرهنگی در حوزه مد و مدپوشی ذیل رویکرد اقتصادی و صنعتی توسعه یافته است. اینجاست که نوعی خلأ فرهنگی در سیاستگذاری آموزش و تحقیقات و همچنین در حوزه سیاستگذاری علم و فناوری پدید آمده است.