خط ونشان نکونام برای کل لیگ؛ هرطور دلم بخواهد بازی می کنم!
من، جواد نکونام، هرطور دلم بخواهد بازی میکنم!
به گزارش منیبان؛ این جملهای است که نکونام در پاسخ به انتقال نظرات هواداران پرسپولیس از سوی یک خبرنگاران به زبان آورد. ۳۶ ساعت پس از بازی جنجالی پرسپولیس و فولاد در ورزشگاه آزادی که با تساوی بدون گل دو تیم به پایان رسید، زمان بهتری برای نگاه منطقی و دور از احساس به سبک بازی فولاد است. جایی که تیم یکدست جواد نکونام با ارائه نمایشی ۱۰۰ دقیقهای در بالاترین سطح از تمرکز، پرسپولیس پرستاره یحیی را آچمز کرده بود.پیشتر هم دیده بودیم که فولادِ نکونام در بازیهایی که نباختن دستاورد کمی به حساب نمیآید، واقعا نمیبازد!شاید هواداران پرسپولیس از سبک بازی فولاد خوششان نیامده باشد، کمااینکه برای دقایقی کوتاه با صدایی بسیار بلند ناراحتی خود از ناتوانی تیم محبوبشان در باز کردن لایههای دفاعی حریف را سر او خالی کردند اما پایبندی نکونام به مدلی که از شاگردانش در فولاد بازی میگیرد، حقیقتا تحسینبرانگیز است.
جایی که نکونام در کنفرانس مطبوعاتی به صراحت میگوید:" در فوتبال دو تیم با هم بازی میکنند که ببرند؛ فلسفه من همین است و دو تیم بازی میکنند که ببرند و هرکدام بتوانند میبرند. هر طور هم که دلم بخواهد بازی میکنم." بله. این واقعیتی است که نکونام تماشاگران را با آن روبرو میکند. واقعیتی که برای هواداران فولاد بعد از کسب یک امتیاز از دیگ جوشان آزادی شیرینتر از عسل است و برای هواداران مغموم پرسپولیس بعد از دومین ناکامی در پیروزی، تلختر از زهر.
هرچند فوتبال ایران با اروپا به قول خود نکونام غیرقابل مقایسه است، اما دیهگو سیمئونه با همین سبک بازی مبتنی بر تجمع در زمین خودی و رسیدن به موقعیت از طریق ضدحملههای انفجاری توانست دو حضور در فینال چمپیونزلیگ و دو قهرمانی لالیگا را تجربه کند.قاعدتا اتلتیکو مادرید از نظر مهره هرگز با رئال و بارسلونا و تیمهایی چون بایرن و یووه در آن مقاطع در یک کفه ترازو قرار نمیگرفت اما این هنر سرمربی آرژانتینی بود که با برنامهریزی نقشههای متفاوت برای بازیهای مختلف تیمش را به بالانس میرساند و با دوگانه قهرمانی و نایبقهرمانی در لالیگا و UCL هنر مربیگریاش را به رخ کشید.
نکونام هم در فولاد هیچوقت صاحب بهترین اسکواد موجود در فوتبال ایران نبوده است. او همیشه با داشتن تیمهایی که بازیکنانش حداقل روی کاغذ کمنامونشانتر از حریفان بودند، توانسته رقابتی برابر با تیمهای بزرگ فوتبال ایران داشته باشد که اوج آن قهرمانی در جام حذفی، سوپرجام و صعود به هشت تیم برتر منطقه غرب آسیا است.
شاید هواداران حاضر در ورزشگاه و پرسپولیسیهایی که به نحوی دیگر بازی را تماشا میکردند از شکل بازی فولاد ناراحت باشند، اما اگر آنها هم مثل نکونام به فوتبال به چشم یک بازی نگاه کنند که دو تیم میخواهند برای برد تلاش کنند و در جهت تحقق این هدف نقشههای متفاوتی اتخاذ میکنند، به جای سردادن شعارهایی که نه در شان خودشان است و نه در تراز باشگاه پرافتخارشان، حداقل در دل خودشان هم که شده، در ستایش هنرِ مربیگری نکونام لب به تمجید میگشودند، مخصوصا که آنها آخرین تماشاگر نمایش موزیکال ده مرد سفیدپوش فولاد در زمین آزادی بودند. جایی که بازیکنان فولاد به مانند آدمکهای فوتبال دستی، هماهنگ با هم از دروازه خودی دفاع میکردند.جواد نکونام به همان اندازه ای که در زمین فوتبال غیرقابل نفوذ و قلدر بود، در فلسفه مربیگریاش هم سفت است. شاید اگر هر مربی دیگری به جای جواد نکونام با پیشنهاد استقلال مواجه میشد، بار سفر به تهران را میبست اما جواد برای خودش متر و معیار مشخصی دارد و روی پیادهسازی خط به خط برنامهای که برای مسیر مربیگریاش تدوین کرده، تاکید دارد.
سرمربیای که سخت منتظریم تا ببینیم چه زمانی مسیرش به حضور در یک تیمِ مدعی میخورد تا نشان دهد هنرش به بازی دفاع-ضدحمله محدود نیست.