بلاهای وحشتناکی که ساپینتو سر استقلال ِ مجیدی آورد!
استقلال لیگ 22 کمتر نشانی از تیم رویایی لیگ 21 داشت و با شکست در همان بازی اول، نشان داد خبری از تیم بیگانه با شکست مجیدی نیست.
به گزارش منیبان، این مجموعه آبی در فصلی که گذشت، سقوطی همهجانبه را تجربه کرد که نشات گرفته از افتی کامل در تمامی زیرمجموعههایش بود. جز یامگا و چشمی، هیچکدام از بازیکنان مشترک استقلال در این 2 فصل، نمره قبولی نمیگیرند و شاید اگر عملکرد وینگرهای بوشهری نبود، با یک فاجعه تمامعیار آبی روبرو میشدیم. شاید مهمترین تفاوت این دو تیم، ناتوانی استقلال ساپینتو در بازیهای بزرگ و شکستهایش بود. جایی که استقلالِ فرهاد مجیدی که اصولا نمیباخت و زمین را به هر سختی، با امتیاز ترک میکرد.
* درون دروازه
روال یک در میان سید حسین حسینی، هنوز ادامه دارد. دروازهبانی که در لیگ 21 فقط در یک بازی، بیشتر از یک گل خورد (بازی رفت برابر مس رفسنجان در تهران) و فصل را با بیش از 20 کلینشیت به پایان رساند، در لیگ 22 تقریبا هیچ بازی نبود که بدون اشتباه مرگبار، پشت سر نگذاشته باشد. حسینی لیگ 22 شباهتی عجیب و غریب به دروازهبان لیگ بیستم استقلال زیرنظر محمود فکری داشت. اگر برخی اشتباهات حسینی مانند دربی رفت نبود، استقلال شاید میتوانست در دفاع از قهرمانیاش موفق باشد. موازی با او و حتی ضعیفتر، علیرضا رضایی هم روزگار سیاهی را درون دروازه استقلال سپری کرد؛ نمایش او برابر سپاهان و مس در دور برگشت، موید این مدعاست.
* خط دفاع
کاملا برخلاف مسیر پیشبینیها؛ این بهترین عبارت برای مقایسه خط دفاع استقلال در 2 فصل اخیر است. آبیها در این فصل، مردان اصلی خط دفاعشان را حفظ کرده و 2 «باگ» فصول قبلی یعنی یزدانی و دانشگر را هم به رقبا دادند. اما نتیجه برعکس بود و خط دفاعی که لیگ 21 را با فقط 10 گل خورده به پایان رساند، در مقطعی کلینشیت را به آرزویی محال بدل کرد. سیلوا و غلامی نسبت به فصل قبل کاملا افت کرده بودند و مرادمند هم مدت زیادی را به دلیل مصدومیت از دست داد که شاید اگر می بود، اوضاع کمی فرق می کرد. در دو سمت خط طولی هم سلمانی این بار حتی از نظر آماری هم قابل تحمل نبود و در دربی فینال جام حذفی، فاجعه رقم زد. حردانی کاملا ناامیدکننده ظاهر شد و این فقط یامگا بود که در مقایسه با خودش، نمره قبولی گرفت.
* خط میانی
خبری از زوج درخشان لیگ 21 در این فصل نبود؛ مهدی مهدیپور که تمام فصل را در حضیض سپری کرد و هر بار مدعی شد خط خوردن از جام جهانی روی روحیهاش اثر منفی گذاشته است. نیکنفس هم جز بازی با مس در رفسنجان، هر بار به میدان رفت، خودش نبود. در چند بازی که حضور داشت می خواست جزو خوب ها و مفیدها باشد اما در ساقهایش هیچ نشانی از نیک نفس فصل پیش و دوران حضورش در فولاد نبود. او در دربی رفت قبل از گل دوم پرسپولیس در دفع یک توپ اشتباه کرد و بعد حردانی هم با یک اشتباه دیگر کرنر داد تا پرسپولیس به گل تساوی برسد. زوج رضاوند و مهری، برای مقابله با امثال مس و ملوان و هوادار، خوب بودند ولی هرگز در بازیهای بزرگ، کمک حال استقلال نبودند و گرهای را باز نکردند. در این خط، تنها مورد مثبت و پیشرفت کرده، روزبه چشمی بود که به کمتر رقیبی، باج داد خصوصا بعد از جام جهانی و گلزنی به ولز که کاملا روزبه متفاوتی را شاهد بودیم.
* خط حمله
خط حمله استقلال با حضور رمضانی، بابایی، شهباززاده و حتی مطهری بیشتر یک شوخی بود. کلکسیون موقعیتهای از دست رفته و حضور دو مهاجمی که در تمام طول فصل حتی یک گل هم در لیگ نزدند. استقلالِ مجیدی هم با ژستد، مهاجم گلزنی نداشت ولی او، در موقعیتسازی و نبردهای هوایی فوقالعاده بود و در بازی مهمی مثل دربی برگشت، به کمک تیمش آمد. در یک نگاه کلی، خط حمله استقلال در این 2 فصل با حضور امثال ژستد، قاسمینژاد، رمضانی، بابایی و شهباززاده فوقالعاده ضعیف عمل کرده و اگر بیلان درخشان وینگرها (یامگا، حسینزاده، قایدی و محبی) نبود، نمره صد درصد مردودی باید برایش لحاظ میشد. تازه در این میان حسین زاده هافبک هجومی و وینگر، قایدی و محبی هم وینگر و البته یامگا دفاع راست و هافبک راست بودند و هیچ کدام مهاجم تخصصی نبودند.